آقابزرگ از تاریخ می‌گوید

درباره خاطرات بزرگ علوی از یک عمر زندگی سیاسی و روشنفکری‌اش

1400/10/18

کسانی که با ادبیات معاصر ایران آشنا هستند، لااقل یکی دو اثر از بزرگ علوی خوانده‌اند. او از مشهورترین نویسندگان معاصر ما و پیشکسوت سبک جدید داستان‌نویسی فارسی است. آثاری همچون «چشمهایش» و «ورق‌پاره‌های زندان» همچنان پس از گذشت ۸۰ سال از انتشارشان، جزو داستان‌های مثال‌زدنی فارسی محسوب می‌شوند. اما شهرت آقای علوی تنها به دلیل آثار ادبی او نیست. او در فاصله سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰، یکی از تیپ‌های اصلی روشنفکری ایران محسوب می‌شد. در این سال‌ها، رفاقت بزرگ علوی با صادق هدایت، به تشکیل محفل ادبی اصحاب ربعه با حضور آن‌ دو و مجتبی مینوی و مسعود فرزاد انجامید. محفلی که کارش پژوهش و ترجمه و نوشتن در حوزه ادبیات و تاریخ ایران بود. در همین سال‌ها، بزرگ علوی با تقی ارانی آشنا شد و همراه او ماهنامه «دنیا» را منتشر کرد. ماهنامه‌ای که محملی بود برای طرح افکار ماتریالیستی و دور هم جمع کردن جوانان روشنفکر و علاقه‌مند به اندیشه سوسیالیسم. به همین دلیل هم بزرگ علوی همراه با تقی ارانی به زندان افتاد و تبدیل به یکی از چهره‌های شاخص گروه ۵۳ نفر شد. علوی در دهه بیست در تأسیس حزب توده ایران نیز نقش داشت و در روزنامه‌های حزبی قلم می‌زد اما بعد از کودتای ۱۳۳۲ مانند بسیاری دیگر از اعضای این حزب مجبور به مهاجرت شد. او بیش از چهل سال پس از کودتای ۲۸ مرداد در آلمان زندگی کرد و تنها یکی‌دوبار پس از پیروزی انقلاب مسافرت‌های کوتاهی به ایران داشت تا اینکه در ۹۳ سالگی در برلین درگذشت.

زندگی پرماجرای علوی، هم‌نشینی او با غول‌های ادبی و روشنفکری معاصر همچون صادق هدایت و تقی ارانی، تحمل ۴ سال زندان در دوران رضاشاه و سال‌ها عضویت در حزب توده ایران، در کنار کاراکتر او به عنوان پیشگام داستان‌نویسی مدرن ایران، خاطرات او را جذاب و خواندنی کرده است. بزرگ علوی تقریبا یک سال پیش از مرگش، جلوی دوربین حمید احمدی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران نشست تا خاطراتش را از این زندگی طولانی روشنفکری و سیاسی ثبت و ضبط کند. حاصل آن که مدتی پس از مرگ بزرگ علوی منتشر شد، کتابی‌ست به نام خاطرات بزرگ علوی که چاپ اول آن سال ۱۳۷۷ توسط انتشارات دنیای کتاب منتشر شد و بارها نیز تجدیدچاپ شده است. اهمیت خاطرات بزرگ علوی علاوه بر موارد پیش‌گفته، در شیوه مصاحبه حمید احمدی برای ثبت تاریخ شفاهی نیز هست. در این مصاحبه طولانی که در ۲۹جلسه ضبط شده، مصاحبه‌کننده با تسلطی که به وقایع دوره زندگی علوی داشته عموما تلاش کرده وقایع را به یاد آقای علوی بیاورد و برخی اشتباهات او را در نقل تاریخ‌ها به دلیل سن بالا (علوی هنگام مصاحبه ۹۱ سال دارد) تصحیح کند. همچنین حمید احمدی از ویرایش متن پیاده‌شده از نوار تا سرحد امکان خودداری کرده و تلاش کرده روایت بزرگ علوی از زندگی و زمانه‌اش با همان حس و حال گفت‌وگوی شفاهی به مخاطب منتقل شود.

بزرگ علوی در سال ۱۲۸۳ شمسی در خانواده‌ای بازرگان و مشروطه‌خواه به دنیا آمد. پدرش ابوالحسن از مشروطه‌خواهانی بود که در سال‌های بعد از شکست جنبش مشروطه و هرج‌ومرج ناشی از جنگ جهانی اول، به پاریس و برلین رفت و فرزندانش را نیز با خود برد.به این ترتیب آقابزرگ در نخستین سال‌های سده ۱۳۰۰ در آلمان مشغول تحصیل بود و همان‌جا نیز سابقه دوستی و آشنایی با تقی ارانی پیدا کرد. وقتی در سال ۱۳۰۷ به ایران بازگشت با تسلط به زبان آلمانی و استعدادی که در نویسندگی داشت، ترجمه و نوشتن را آغاز کرد. علوی سال ۱۳۰۹ با صادق هدایت آشنا شد و این آشنایی به رفاقتی عمیق کشید. از جمله بخش‌های جذاب خاطرات علوی، یادهای او از صادق هدایت است. او داستان آشنایی‌اش را با هدایت چنین بازگو کرده که پس از خواندن کتاب پروین دختر ساسان نوشته هدایت، تصمیم می‌گیرد با او به واسطه یک دوست دیداری داشته باشد و در میانه صحبت، به هدایت چنین می‌گوید: «آقای هدایت من به شما ارادت دارم و پروین دختر ساسان را خوانده‌ام و با موضوع آن موافقم و خوشم آمد کسی برداشته چنین موضوعی را مطرح کرده. هدایت به شوخی گذراند و گفت پس شما هم اهل معرفت هستید. گفتم آقا بنده اهل معرفت نیستم ولی من گاهی یک چیزهایی نوشتم و خیلی دلم می‌خواست بدهم به شما بخوانید. هدایت از این خوشش آمد و گفت من هر روز بعدازظهرها در کافه وکا در مخبرالدوله یا کافه لاله زار می نشینم و یک قهوه‌ای می‌خورم اگر بیایی آن‌جا می‌توانیم با هم صحبت کنیم» (ص۱۶۵).

اینچنین بود که دوستی بزرگ علوی و هدایت آغاز شد و آن‌ها در این کافه‌نشینی‌های پربار همراه با مسعود فرزاد و مجتبی مینوی، محفلی تشکیل دادند و نامش را اصحاب ربعه گذاشتند. محفلی متشکل از ۴ جوان مدرنیست که هدفش پرداختن به ادبیات و تاریخ بود و می‌خواست ترجمه‌ آثار مدرن به فارسی را توسعه بخشد.

اما محفل اصحاب ربعه، و همنشینی بزرگ علوی با هدایت چند سال بیشتر دوام نداشت. زیرا بزرگ علوی در همان‌سال‌ها در پی آغاز رفت‌وآمد با تقی ارانی و ایرج اسکندری به گروهی پیوست که بعدها ۵۳ نفر نام گرفت و باعث شد ۴ سال به زندان بیفتد. علوی، دکتر ارانی را از زمان اقامت در اروپا می‌شناخت. ارانی دوست صمیمی پدر آقابزرگ و برادرش مرتضی علوی بود. هردو به دلیل تسلط به زبان آلمانی در مدرسه صنعتی تهران درس می‌دادند. با افزایش مراودت‌ها، بزرگ علوی وارد حلقه‌ کوچکی شد که در خانه تقی ارانی کتاب سرمایه اثر مشهور مارکس را می‌خواندند و آنرا تفسیر می‌کردند. آن ایام، بزرگ علوی کارش این بود که برخی روزها در خانه ارانی متن‌های مارکسیستی بخواند، چند ساعتی در مدرسه صنعتی تهران درس بدهد، عصرها هم با صادق هدایت و محفلش در کافه‌ای در مرکز تهران هم‌نشینی باشد و سپس تا پاسی از شب بنویسد و ترجمه کند. علوی، معاشرت همزمان با هدایت و ارانی و تاثیر این‌دو بر زندگی‌اش را چنین توصیف کرده است: «صادق هدایت از یک طرف و دکتر ارانی از طرف دیگر مرا به دو قطب مختلف می‌کشاندند. منظورم این نیست که یکی کارهای دیگری را خنثی می‌کرد و کششی که هر کدام در من داشتند، متضاد از هم نبود. من از یک طرف علاقه داشتم که تماس ادبی خودم را با این گروه (هدایت) ادامه بدهم و از طرف دیگر البته شیفته دکتر «ارانی» هم بودم. شیفته علمش، سوادش، تجربه‌اش و مقامش و خصوصیات دیگرش. کشش روحی و معنوی این دو نفر در سرنوشت من موثر بود» (ص۱۴۷).

علوی زیر نظر ارانی از نویسندگان مجله دنیا شد. مجله‌ای که حلقه وصلی بود برای دانشجویان و تحصیل‌کردگان آن دوران که برغم فضای بسته سیاسی دوره رضاشاهی تلاش می‌کردند مباحث سیاسی روز دنیا از جمله عقاید سوسیالیستی و امکان برقراری تشکیلات کمونیستی در ایران را به بحث بگذارند. برغم شواهد فراوانی که از تلاش دکتر ارانی و برخی رفقای او برای ایجاد تشکیلات کمونیستی مخفی در ایران حکایت دارد، بزرگ علوی معتقد است که محفل مجله دنیا قصد کار سیاسی نداشته و زندانی شدن ارانی و یارانش نتیجه سناریونویسی پلیس سیاسی رضاشاه بوده است. او در خاطراتش دراین‌باره نوشته: «مجله دنیا خوانندگانی در بین جوانان پیدا کرده بود و جمعی دور دکتر ارانی حلقه زدند و از همین گروه دانشجویان، رییس شهربانی وقت، گروه 53 نفر را ساخت و پرداخت و به 5 تا 10 سال حبس{محکوم} و به مرگ دکتر ارانی در زندان منتهی شد. باید در ‏این مورد تأکید کنم که در ‏این آمد و رفت و درس و بحث، هرگز گفت‌گویی از حزب یا حزبی کمونیست و یا گروه و دسته‏بندی وجود نداشت.» (ص۱۵۵).

ثمره ۴ سال زندان بزرگ علوی؛ اگرچه نتایج دردناک خانوادگی از جمله از دست دادن عشق دوران جوانی‌اش بود اما به نوشتن دو اثر مهم ورق‌پاره‌های زندان و پنجاه‌وسه نفر نیز انجامید. آثاری که در قفسه کتاب‌های بزرگ علوی جایگاه ویژه‌ای دارند. خاطرات بزرگ علوی از دهه بیست و سپس سال‌های اقامت در تبعید در آلمان نیز یکی از منابع مهم برای پژوهش تاریخ تکاپوهای روشنفکری نزدیک به حزب توده ایران در این دوران است.

در بخش پایانی خاطرات بزرگ علوی روایت او را از دو سفر کوتاه به ایران در سال‌های ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ می‌خوانیم. . بزرگ علوی هشت روز بعد از نوروز 1332 از تهران به قصد سفری کوتاه به اروپا رفت اما کودتای 28 مرداد او را مجبور کرد که در اروپا بماند. آقابزرگ از آن تاریخ تا لحظۀ مرگ را در مهاجرت گذراند و تنها دوبار در اوایل انقلاب در سال 58 و 59 آسمان وطن را دید. در هردو سفر به‌گرمی از سوی اصحاب فرهنگ هنر در تهران پذیرفته شد. روشنفکران و نویسندگان برآمده از دهه چهل، به بزرگ علوی به عنوان پیشگام ادبیات معاصر مدرن ایران می‌نگریستند و حال اینکه بزرگ علوی که در خاطراتش متواضع و افتاده است، خود شیفته دیدار و نشست و برخاست با نویسندگان وطن بوده است. در خاطراتش با اشک شوق بازگو کرده که در سفر نخست در جلسۀ کانون نویسندگان، درحالی‌که در میانۀ شاملو و سیاوش کسرایی نشسته بود، از او خواسته بودند ریاست جلسه را برعهده گیرد. با اشک و بغض خطاب به نویسندگان و شاعران و مترجمان کانون نویسندگان می‌گوید: «آرزو می‌کردم همواره جزو شماها باشم. سرنوشت نگذاشت. اغلب شما را از روی آثارتان می‌شناسم. چقد میل دارم از کارتان، زندگی‌تان و گرفتاری‌های‌تان باخبر شوم» (ص۳۴۹). می‌گوید که در این سفر میهمان غلامحسین، ساعدی و ایرج افشار و نادر نادرپور و عزت‌الله انتظامی و نصرت کریمی بوده و چه خاطراتی که از میزبانی آن‌ها تعریف نمی‌کند. به شیراز و اصفهان می‌رود و به گفتۀ زن آلمانی‌اش گرترود استناد می‌کند که در این سفرها بیش از پانصد نفر را از اهالی فرهنگ و ادب گرفته تا سیاست‌مداران دیده است.

تاریخی که آقابزرگ از زندگی و زمانه‌اش از عصر مشروطه تا انقلاب ۱۳۵۷ روایت کرده، منبع مهمی برای بازخوانی روشنفکری ادبی ایران در سده اخیر است که صداقت و خوش‌سر و زبانی بزرگ علوی آن را خواندنی‌تر نیز کرده است. 


بزرگ علوی خاطرات بزرگ علوی

دیگر مطالب نقد کتاب

زندگی یک شورشی

میخائیل الکساندروویچ باکونین از چهره‌های انقلابی قرن نوزدهم بود که در 30 می 1814 در خانواده‌ای اشرافی در روسیه متولد شد. باکونین با رها کردن ارتش به جنبش رادیکال انقلابی پیوست و در کشورهای مختلفی به مبارزه پرداخت. او از مهم‌ترین چهره‌های آنارشیسم جمع‌گرا بود و با هر نوعی از قانون و حکومت مخالف بود. باکونین در سال‌های زندگی‌اش از فرانسه اخراج شد، در آلمان هم بازداشت شد و به مرگ محکوم شد. در اتریش هم همین اتفاق برایش تکرار شد و در نهایت به روسیه بازگردانده شد و در آنجا به زندان و تبعید محکوم شد اگرچه در نهایت دست به فرار زد. باکونین زندگی شگفت‌آوری داشت و نظریه سوسیالیسم آزای‌خوانه‌‌ای که در دوره پایانی عمرش مطرح کرد هنوز اهمیت دارد.  


پس از کودتا

برنامه کتاب فرانکلین، یک برنامه سازمان آمریکایی خصوصی و غیرانتفاعی بود که در سال 1331 در بحبوحه جنگ سرد تأسیس شد. نهادهای دولتی و برخی از شرکت‌های خصوصی ایالات متحده در شکل‌گیری این برنامه و حمایت مالی از آن نقش داشتند. با توجه به شرایط دورانی که موسسه فرانکلین در ایران پا گرفت و نیز نقش عمده آمریکا در شکل‌گیری این نشر، تاکنون بحث و نظرات متفاوتی درباره این موسسه و عملکرد آن شکل گرفته است که عمدتا به نقش حمایتی و تفکر حاکم بر این موسسه انتقاداتی دارد و البته بخش عمده‌ای از صاحب‌نظران نیز این موسسه را آغازگر نشر مدرن ایران می‌دانند که در عین حال بنا داشت با تسلط تفکر لیبرال، بدیلی برای تفکر مسلط چپ در ایران ایجاد کند. کتابِ «برنامه کتاب فرانکلین در ایران: آموزش و جنگ سرد فرهنگی در خاورمیانه» نوشته مهدی گنجوی تحقیقی مفصل بر مبنای اسناد و مدارک موجود درباره این موسسه است که اخیرا با ترجمه زهرا طاهری در نشر شیرازه منتشر شده است. این کتاب می‌کوشد ضمن بررسی اسناد و تحلیل تاریخیِ تأثیرات بین‌المللیِ برنامه کتاب فرانکلین (1331-1356) در زمینه صنعت چاپ و انتشار کتاب و سیاستگذاری‌های آموزشی در خاورمیانه، مناسبات بین امپریالیسم، دولت و نظام تولید دانش را نیز مورد بررسی قرار دهد.


نویسنده‌ای که از میان مردم برخاست

جلال آل‌احمد بی‌تردید یکی از مسئله‌زاترین روشنفکران و نویسندگان معاصر بوده است که موافقان و مخالفان بسیاری داشته و آرا و نظراتش به ویژه در «غرب‌زدگی» با انتقادات زیادی مواجه شده است. او از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین روشنفکرانِ صد سال اخیر ایران خوانده‌اند که حضوری فعال در فضای فرهنگی و سیاسی دورانش داشت و به‌واسطه نزدیکی و دوستی با خلیل ملکی و مصطفی شعاعیان بیش از دیگر نویسندگان زمانه‌اش به‌عنوان نویسنده‌ای سیاسی شناخته شد. امید طبیب‌زاده، پژوهشگر و منتقد ادبی، اخیرا در کتابی با عنوان «جلال آل‌احمد و معاصرانش» به جنبه‌های مختلفی از این شخصیت فرهنگی-سیاسی پرداخته است. این کتاب در چهار مقاله، مناسباتِ آل‌احمد با معاصرانش هم‌چون نیما یوشیج، همایون صنعتی‌زاده، ابراهیم گلستان و ناصر وثوقی را بازخوانی کرده و جایگاهِ تعیین‌کننده جلال آل‌احمد را در دورانش نشان می‌دهد.


انشعابیون حزب توده سخن می‌گویند

انور خامه‌ای یکی از جوان‌ترین اعضای گروه معروف به پنجاه‌وسه نفر و یکی از سران انشعاب 1326 از حزب توده بود و از شاگردان تقی ارانی به شمار می‌رفت. همایون کاتوزیان در کتابِ تازه منتشرشده خود، «تاریخ چیست؟» در مقاله‌ای به زندگیِ سیاسی انور خامه‌ای پرداخته است. «تاریخ چیست؟» مجموعه مقالات، مصاحبه‌ها و یادداشت‌های کاتوزیان در چند سال اخیر است که در این کتاب برحسب موضوع آنها گردآوری شده است. مباحث نظری، تاریخ معاصر، ادبیات و خاطرات شخصی از بخش‌های مختلف کتاب است و بیراه نیست که تاریخ معاصر بخشِ خواندنی و مفصل کتاب باشد، چراکه همایون کاتوزیان در این سا‌ل‌ها بیش از هر چیز به اعتبار تاریخ‌نگاری‌هایش شناخته شده است. او در مقاله «انور خامه‌ای» یکی از مطالبِ بخش تاریخ معاصر کتاب، این فعال سیاسی را از ارادتمندان ارانی می‌خواند که در زندان مارکسیست شد.


چهره‌ای تازه از حیدرخان عمواوغلی

حیدرخان عمواوغلی یکی از چهره‌های درخشان انقلاب مشروطه بود که به خصوص مورد توجه جناج رادیکال نهضت مشروطه قرار داشت. زندگی او به عنوان یک مبارز انقلابی با دیدگاه‌های چپ، مثل زندگی هر انقلابی دیگری، مسیری سنگلاخ و پرپیچ‌وخم بود. از آغاز که در شهریور 1281 خورشیدی برای نصب یک کارخانه برق در شهر مشهد به ایران آمد تا بهار سال 1290 که به اجبار تبعید از ایران رفت، زندگی او فراز و نشیب‌ها زیادی را سپری کرد. درباره زندگی و فعالیت‌های حیدرخان چندین کتاب تاکنون منتشر شده و به تازگی نیز روایتی تازه از زندگی این انقلابی سوسیالیست ایرانی منتشر شده که سوال‌هایی تازه درباره سوسیال دموکراسی در ایران طرح کرده است.


زندگی کوتاه تقی ارانی

تشکیل دادگاه برای زندانیان سیاسی پدیده‌ای تازه بود که اولین بار در مورد گروه 53 نفر برگزار شد. شاخص‌ترین چهره این گروه، تقی ارانی بود که 18 اردیبهشت 1316 در منزلش در تهران به دست پلیس رضاشاه دستگیر شد. زندگینامه تقی ارانی، مهم‌ترین چهره متفکران چپ مستقل با عنوانِ «تقی ارانی: یک زندگی کوتاه» نوشته یونس جلالی اخیرا در نشر مرکز منتشر شده است. این زندگینامه به قولِ مولفش نوعی سفرنامه است، روایت دورانی که یک قرن با ما فاصله دارد اما منظرها و مشغله‌های آن تفاوت چندانی با چالش‌های زمان حال ندارند. این از یک‌سو کُندی تغییرات بنیادی جوامع را نشان می‌دهد و از سویی این واقعیت را بیان می‌کند که تحولات تاریخی تنها پس از سپری شدن دوره‌های طولانی به وقوع می‌پیوندند. جلالی کشفیات نظریِ ارانی را موضوع محوری کتابش می‌خواند، یافته‌هایی که به قیمت جانِ قهرمان کتاب تمام شد و زندگی او را کوتاه کرد.


بعد از حمید اشرف

بازخوانیِ تاریخ معاصر خاصه روند تحولاتِ سیاسی کشور بدون پرداختن به جریانات و احزاب سیاسی موثر در ادوار مختلف ممکن نخواهد بود. یکی از این جریان‌های سیاسی «سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران» است که در تاریخ معاصر ما نقش بسزایی داشته و از این‌رو در چند دهه گذشته تفسیرها و تحلیل‌های مختلفی پیرامون عملکرد این سازمان مطرح شده است. کتاب «در وادی انقلاب» که به تازگی به گردآوری انوش صالحی در انتشارات نگاه منتشر شده است، مواضع و دیدگاه‌های سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران را در دورانِ سرنوشت‌ساز منتهی به انقلاب 57 یعنی سال‌های 1355 تا 1357 بررسی می‌کند که سازمان به مرحله تازه‌ای از مبارزه عملی وارد می‌شود که آن را «توده‌ای شدن مبارزه» می‌خواند. بررسی مواضع و دیدگاه‌های سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران به‌عنوان شاخص‌ترین جریان چپ آن دوره در آستانه انقلاب برای درک چرایی تحولات سیاسی آن دوره ضرورت دارد. «در وادی انقلاب» این امکان را فراهم می‌کند تا خواننده مشتاق تاریخ معاصر ایران با بازخوانی اسناد و مدارک سازمانی به شناختِ بی‌واسطه‌ای از مواضع یکی از مهم‌ترین جریان‌های سیاسی آن ایام دست پیدا کند. در واقع این کتاب بیش از آنکه به تحلیلِ سازوکار و افکار و عقاید این جریان سیاسی بپردازد، به گردآوری اعلامیه‌ها و سایر اسناد و مدارک مربوط به سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران در حد فاصل تیرماه 1355 تا اسفند 1357 پرداخته است.