زندگیِ عجیب ونسان ونگوگ، نقاش مطرح هلندی، فراز و نشیبِ بسیار داشته است و روایتهایی از آن هست که گاه خلافِ یکدیگرند یا نقاط تاریک و مبهمی دارند که یکی از آنها مرگِ زودهنگامِ این نابغه هنری است که تا سالها خودکشی خوانده میشد اما یافتههایی در خودکشی بودنِ این مرگ تردید انداخت. به هر روی درباره زندگیِ ونگوگ چندین کتاب نوشته شده که دستمایه ساختِ فیلمهایی نیز بوده است. از این میان همه توافق دارند که مهمترین و جامعترین منبع برای درک و شناختِ ونگوگ بهعنوان یک هنرمند و نیز یک انسانِ دردمند، مجموعه نامههایی است که بین او و برادرش، تئودور ونگوگ ردوبدل شده است و بسیاری منتقدان معتقدند «این نامهها پایه همه دانش ما درباره افکار و عقاید ونگوگ است». این نامهها که رقمی بالا دارند، بین سالهای 1872 تا 1890 نوشته شدهاند و 650 نامه از ونسان و 40 نامه از تئو را در بردارند. یکی از آثاری که معتبرترین زندگینامه ونگوگ به شمار میرود و بر مبنای این نامهها نوشته شده، «شور زندگی» (Lust for Life) نام دارد که چند بار توسط مترجمان مختلف به فارسی ترجمه شده است.
ونسان ونگوگ چنانکه نقل میکند از خوانندگانِ پروپاقرص زندگینامه هنرمندان بوده است و انتظار داشته زندگی هنرمندان مطابق شخصیت هنری و جنسِ هنرشان باشد. با خواندنِ زندگینامههای ونگوگ، بهخصوص کتابِ «شور زندگی» که روایتی ادبی از زندگیِ این نقاش است، میتوان خطوربط زندگی و شخصیت او با نقاشیهایش را پیدا کرد. «شور زندگی» نوشته ایروینگ استون، نویسنده اهلِ آمریکا است که آمیختهای از واقعیت و افسانه است. استون در اثر ادبیِ خود با وفاداری به سیر واقعی زندگی ونگوگ و نقاط عطف آن، رمانی خلق کرده که از عنصر تخیل نیز بهره گرفته است. ابوالحسن تهامی، مترجمِ کتابِ «شور زندگی» که در نشر نگاه منتشر شده است، درباره این اثر مینویسد: «شور زندگی، روایت زندگی ونسان ونگوگ است. تاکنون هیچ نقاشی همچون ونگوگ چنین برانگیختۀ قدرت خلاقه ویرانگر خود نبوده است و هرگز طغیان درونی خلاقیت بدین گونه او را از رسیدن به سرخوشی و نیکبختی باز نداشته است. ونسان ونگوگ هنرمندی نابغه بود و زندگیاش، کشمکشی وقفهناپذیر با فقر و نومیدی و جنون.»
کتابِ «شور زندگی»، فضای پاریس پساامپرسیونیستی را ماهرانه به تصویر میکشد و رهیافت ونگوگ به جهان هنر و فرآیند تحول او را بازمیآفریند. در این کتاب، زندگی ونگوگ نهتنها در جایگاه یک نقاشِ مطرح بلکه بهعنوان شخصیتی یگانه روایت میشود که تمام عمر خود را در سختی و مرارت اما سرشار از شور حیات سپری کرد و از اینرو سرگذشت او به رمانی سرشار از احساسات عمیق انسانی و شگفتیهای زندگی بدل شده است. «شور زندگی» در سال 1934 نوشته شده است. این رمانِ بیوگرافیک نخستین اثر مهمِ استون است که بر پایه مکاتباتِ ونسان و تئو و همچنین تحقیق میدانی شکل گرفته است. بنابراین، این کتاب در عین حال که زندگینامهای از ونگوگ است، اثری ادبی است و ونگوگ در آن به قالبِ یک شخصیت ادبیِ جذاب درآمده است. البته اینکه واقعیتِ زندگی یکی از معروفترین و عجیبترین نقاشان جهان، دستمایه حوادث رمان است، به آن جلوه زندگینامهای بیشتری بخشیده است. وفاداری استون به واقعیتِ زندگی ونسان ونگوگ و مستندسازی آن، در عین پیچیدگی روایی و شخصیتپردازی ادبی، موجب شده است تا «شور زندگی» بهعنوان مهمترین و مستندترین زندگینامه ونگوگ پذیرفته شود. این کتاب چنانکه محمد اسلامی ندوشن مینویسد: «آمیخته دلپذیری از افسانه و حقیقت است که سرگذشت زندگی ونسان ونگوگ را در قالب داستان عرضه میکند. با آنکه قسمتهایی از کتاب از روی تخیل پرداخته شده، میتوان داشت که روح و جوهر واقعیت در آن گم نیست.» ایروینگ استون، با شکیبایی بسیار، مدارک معتبری را درباره ونگوگ گردآورده است و برای آنکه اثرش را مستندتر کند، به تمام نقاطی که اقامتگاه یا گذرگاه او بوده است، سفر کرده تا از نزدیک اوضاع آن مکانها و فضای حاکم بر آن را به چشم ببیند. علاوه بر این، او با کسانی که خاطره یا روایتی از زندگی این نقاش هلندی داشتند، به گفتگو نشسته است و تلاش کرده تا سرحد امکان تصویری شبیه به اصل از ونگوگ به دست دهد. در این میان، چنانکه اشاره شد، او به نامههای ونسان به برادرش تئو بسیار ارجاع داده تا حدی که میتوان گفت این نامهها در کنار گفتگوها و مشاهداتش، مهمترین منبع او برای پژوهش درباره ونگوگ بوده است. چراکه ونگوگ در این نامهها بدون واسطه و صادقانه از اوضاع زندگی، احساسات و افکارش نوشته است. ایروینگ استون سرنوشتِ پرماجرای ونگوگ را بهمثابه یک هنرمند نابغه مجنون به تصویر میکشد: تمام دشواریهای او در زندگی و لحظاتی را که او در جنون سر کرد و فقری را که همیشه در طول حیاتش با آن دستوپنجه نرم میکرد. همچنین کتاب به نقاط عطفِ زندگی این هنرمند هم بهتفصیل میپردازد: از ماجرای گوش بریدنِ ونگوگ که روایتهای بسیاری پیرامون آن وجود دارد تا عشق شیفتگی او به یک دختر روسپی که او را به دام جنون کشاند.
از جذابیتهای «شور زندگی» یکی هم این است که بهواسطه ارتباط ونگوگ با فضای هنری روزگارش، پای شخصیتهای مطرح دیگر از دنیای هنر هم به رمان باز میشود. از جمله این شخصیتها پل گوگن، نقاش مطرح فرانسوی است که در شمار دوستان نزدیک ونگوگ بوده است. رمانِ استون در نُه بخش روایت میشود که عناوین آنها بر اساسِ مکانهای زندگی ونگوگ انتخاب شدهاند: لندن، بُریناژ، اتن، لاهه، نونن، پاریس، آرل، سنرُمی. علاوه بر اینکه بهعنوان مستندترین و معتبرترین زندگینامه ونگوگ خود را ثبت کرده است، از موفقیتهای این رمان میتوان به فیلمی اشاره کرد که بر اساس آن در سال 1956 ساخته شد و این اقتباس در همان سال توانست جایزه اسکار را از آن خود کند.
داستان علاقه استون به ونگوگ و تصمیم او برای نوشتن زندگینامه این نقاش هم درخور توجه است: این نویسنده آمریکایی پیش از نوشتن کتابی درباره ونگوگ، نویسندهای پرکار بود که چندین رمان و نمایشنامه ناموفق در کارنامه خود داشت. در همین دوران بود که او بهطور اتفاقی گذرش به یک گالری در پاریس میافتد و یا آثار ونگوگ مواجه میشود یا به قولِ خودش ونگوگ را کشف میکند. خودش درباره این تجربه میگوید: «این جذابترین تجربه زندگی من بود. احساس کردم باید درباره ونگوگ بیشتر بدانم. با اینکه هنوز خام و جوان بودم و توان و دانش کافی برای نوشتن کتابی درباره ونسان ونگوگ را نداشتم، میدانستم باید تلاش کنم و اگر این کار را نکنم دیگر هرگز چیز دیگری نخواهم نوشت.»
استون بیدرنگ دست به کار شد تا امکانات و اطلاعاتِ لازم برای نوشتن اثری درباره ونگوگ را تدارک ببیند. به نیویورک برگشت و فیالفور شروع کرد به نوشتن مطالبی برای نشریات تا پول کافی پسانداز کند و به اروپا برگردد و کار خود را آغاز کند. و کار او چیزی نبود جز نوشتن درباره ونگوگ، او به این باور رسیده بود و بهرغمِ تمام سختیها و موانع از آن دست برنداشت. مدتی بعد او در اروپا به تمام مکانهایی که ردی از ونگوگ آنجا بود سر کشید و ماده خامِ لازم برای روایتِ زندگینامه ونگوگ جمع کرد. سال نخستین نسخه رمانش را به پایان رساند اما ناشران متعددی آن را رد کردند و تن به چاپش ندادند. چند سال بعد او با ناشری آشنا شد و به پیشنهاد او تغییرات و اصلاحاتی در کتابش انجام داد و آن را به چاپ سپرد، در حالی که هرگز تصور نمیکرد رمانش درباره زندگی ونگوگ، به مهمترین و معتبرترین اثر درباره این هنرمند نابغه بدل شود.
منابع:
- شور زندگی، ایروینگ استون، ترجمه ابوالحسن تهامی، انتشارات نگاه.
- شور زندگی، ایروینگ استون، برگردان محمدعلی اسلامی ندوشن، انتشارات امیرکبیر.
- Irving Stone, Author of 'Lust for Life' Dies at 86, Albin Krebs, Aug. 28, 1989, The New York Times.