اسرار «گاو»
دومین تجربه فیلمسازی داریوش مهرجویی، کارگردان جوان سینما پس از «الماس ۳۳» با این شرط توانست روی پرده سینما بیاید که اول فیلم بنویسند: «داستانی که در این فیلم از نظر تماشاچیان محترم میگذرد، مربوط به چهل سال قبل میباشد.» نمایش روستایی فقیر ۶ سال پس از اصلاحات ارضی، باب میل رژیم پهلوی نبود که ادعا میکرد ایران را به کشوری مدرن تبدیل کرده است. قراردادی در ۱۴ خرداد ۱۳۴۷ بین اداره کل امور سینمایی کشور و غلامحسین ساعدی و داریوش مهرجویی برای ساخت فیلم «گاو» امضا شد که حقالزحمه کارگردانی و تنظیم سناریو، دکوپاژ، امتیاز کتاب و دستمزد هنرپیشگان و یک فیلمبردار مقطوعا به مبلغ ۱.۴۵۰.۰۰۰ ریال بود.
بنبستِ جهانپهلوان
از مرگ تلخ جهانپهلوان غلامرضا تختی پنجاهوسه سال میگذرد، از 17 دی 1346 همواره روایتهای مختلفی از مرگِ او وجود داشته است. شبهات درباره خودکشی خودخواسته یا قتل توسط ساواک و نیز دلیلِ آن، در میان همگان، از دوست و آشنا و نزدیکانش تا مردم کوچه و بازار و در تاریخنگاریها دیده میشود. تا اینکه سال گذشته پسرش، بابک تختی به این شک و تردیدها پایان داد و مرگ تختی را خودکشی خودخواستهای دانست که به خاطر باور تختی به مردم، وضعیت نابسامان سیاسی آن دوران و ناتوانی تختی از تغییر این وضعیت اتفاق افتاد. به قتل رسیدن تختی توسط ساواک یا خودکشی او به خاطر اختلافات با همسرش، ازجمله شایعاتی بود که بر سر زبانها افتاد. بابک تختی این شایعات را رد میکند و مرگِ پدرش را خودکشی میداند. به مناسبت سالگرد درگذشت جهانپهلوان تختی مروری میکنیم بر روایتهای مختلف از مرگ او که دستمایه فیلمِ یکی از مشهورترین فیلمسازان سینمای ایران، علی حاتمی هم قرار گرفت، گرچه اجل به او مهلت نداد تا روایت خود را از مرگ جهانپهلوان روی پرده سینما نمایش دهد.
۲۸ مرداد در خانه مصدق چه گذشت؟
دکتر مصدق اصرارش این بود. میگفت «شما بروید و من میمانم.» ما میگفتیم «نخیر، اگر که شما نیایید ما هم نمیرویم.» بالاخره در نتیجه اینکه دید اینطور است گفت: «خب پس من هم میآیم.»
درباره حبیب لاجوردی
صدابردار تاریخ در سکوت رفت. قهرمان مبارزه با فراموشی، مقهور فراموشی شد. ۶ سال پس از تحمل آلزایمر، در ۸۳ سالگی در واشنگتن. حبیب لاجوردی (۴ فروردین ۱۳۱۷ - ۳ مرداد ۱۴۰۰)، بنیانگذار و مدیر برنامه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد که نگذاشت صداهای تاریخ معاصر به خاموشی و نامهای تاریخساز به فراموشی روند، شکارچی شاهزادگان و شاهزدگان، غربتنشینان و عزلتگزینان، در کنج غربت شکار مرگ شد؛ با گنجینهای از صداها که اگر همت او پس از سال ۱۳۶۰ نبود، هرگز نه ضبط و نه متنشان ثبت میشد.
باطلالسحر شاعر
«عیب شعر همین است شاید. نمیشود چیزی را همانطور گفت که هست... سایهای دارد هر کلمه».
کلاف سردرگم تجدد و مواجهه ما با غرب
با وقوع انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵، درگیری منورالفکران با دنیای غرب و مفهوم «تجدد» بیشازپیش پررنگ شد. اگرچه پیش از انقلاب مشروطه نیز بهویژه پس از جنگهای ایران و روسیه، توجه منورالفکران و نخبگان دولتی به غرب و هرآنچه به تمدن غربی مربوط بود؛ از عقلانیت مدرن و مؤلفه دنیای جدید تا مفاهیمی مانند قانون، آزادی و دموکراسی غربی معطوف شده بود اما با رویکارآمدن رضاشاه و تولد دولت پهلوی پس از یک دوره هرجومرج سیاسی و اجتماعی، مدرنیزاسیون آمرانه رضاشاهی جامعه بهاصطلاح «سنتی» و «عقبافتاده» آن روز ایران را با تغییرات ماهوی گستردهای مواجه کرد؛ تغییراتی که خواست بسیاری از منورالفکرانی بود که تصور میکردند جامعه ایران برای دستیابی به پیشرفت، آبادانی و ترقی، مسیری جز آنچه را در غرب پیموده شده است، پیشروی خود ندارد. درواقع جامعه ایران که از قافله تمدن عقب افتاده بود، نیاز به یک دولت مقتدر ملی به رهبری یک «مستبد منورالفکر» داشت تا هم بتواند نظم سیاسی و سرزمینی را که پس از مشروطه با تهدید مواجه شده بود، در ایران برقرار کند و هم با پیادهسازی پروگرام مدرنیزاسیون، جامعه ایران را به یک جامعه پیشرفته مطابق با آنچه در دنیای جدید مرسوم بود، تبدیل کند.
ماجرای اعتصاب اخیر کارگران چیست؟
اگر این روزها در شبکههای اجتماعی و پایگاههای خبری گشتی زده باشید، احتمالا با تصاویر و ویدئوهای پرشماری از اعتراضات و اعتصاب کارگران صنعت نفت و گاز کشور روبهرو شدهاید
تعذیب داستایفسکی
«هنرمند را موقعیت های استثنائی می سازند، همه موقعیت هایی که با پدیده های بیمارگونه سنخیت دارند و گره خورده اند؛ از این رو محال به نظر می رسد که هنرمند بیمار نباشد».
هافبک دفاعی موثهاوزن: تراژدی ویتوریو استاچونه
اگر فاشیسم تنها یک رهآورد برای بشریت داشته باشد، یادآوری این نکته است که حتی در تاریکترین دورانها نیز بشریت، پایدار خواهد ماند. داستانهایی از آن مغاک سیاه تاریخ بشری سربرآوردند، از کسانی که بر اعتقاد خود استوار ماندند و در برابر شرارت سر تعظیم فرود نیاوردند.
150 سالگی کمون پاریس
این روزها صدوپنجاهمین سال کمون پاریس را جشن میگیریم که عمرش دقیقا دو ماه و 10 روز بود (از 18 مارس تا 28 می 1871). مردم پاریس بعد از شکست ننگین فرانسه در نبرد با آلمان، وقتی ارتش آلمان به دروازههای پاریس رسید، زمام امور را به دست گرفتند و به سرعت خارج از مختصات دولت موجود دست به سازماندهی زدند. به محض اینکه نیروهای دولت فرانسه کمون پاریس را در هم کوبیدند (و بسیاری از کمونارها را در آن به اصطلاح «هفته خونین» قتلعام کردند)، دولت تحقیقی در باب دلایل شورش ترتیب داد: «نتیجه تحقیق این بود که دلیل اصلی قیام فقدان ایمان به خدا است و این معضل باید به سرعت برطرف شود. گفتند که باید اخلاق را احیا کرد و بخش مهم این کار اخراج 4500 کمونار به کالدونیای جدید بود. میخواستند با یک تیر، دو نشان بزنند: دولت امید داشت کمونارها مردم بومی کاناک را در آن جزیره متمدن کنند و در ضمن مواجهه کمونارها با طبیعت موجب شود که به راه راست بازگردند».
قتلهای زنجیرهای به روایت هاشمی
تازهترین خاطرات روزنوشت سال 1377 آیتالله هاشمیرفسنجانی با عنوان «در جستوجوی مصلحت» پنجشنبه این هفته، در مراسمی در خانهموزه هاشمی رونمایی میشود؛ مجلدی که با دستگیری غلامحسین کرباسچی در ابتدای سال آغاز شده و با کتکزدن وزیر ارشاد، استیضاح وزیر کشور و قتلهای زنجیره تداوم مییابد. عماد هاشمی، مدیرعامل دفتر نشر معارف انقلاب، درباره این کتاب میگوید: «این کتاب حاوی روایتی متفاوت و بعضا بازگونشده از پشت پرده برخی از اتفاقات مهم کشور در سال 1377 است که از جمله آنها به قتلهای زنجیرهای، دادگاه آقای کرباسچی، برکناری وزیر کشور، حصر آیتالله منتظری، حمله به وزیر ارشاد و وزیر کشور در مراسم تشییع شهدا و تلاشهای پیدا و پنهان برای مذاکره با آمریکا و رویدادهای دیگر میتوان اشاره کرد». عماد هاشمی با بیان اینکه آیتالله هاشمیرفسنجانی از ابتدای سال 1360 تا یک روز پیش از رحلت، خاطرات روزانه خود را ثبت کرده است، گفت: «پیش از این خاطرات 17 سال منتشر شده بود و امسال هجدهمین جلد از این خاطرات منتشر میشود و 18 جلد باقیمانده نیز در آینده بهتدریج منتشر خواهد شد».
سعدی به روایت جمالزاده
«سعدی ما در اکناف جهان چنان شهرتی دارد که دیگر احتیاجی به معرفی او نداریم.»
گمانهزنی درباره یک حذف
میبایست یک صندلی خیالی، به قدمت حدود نیمقرن را به سودابه فضایلی اختصاص داد؛ صندلیای که هیچوقت نداشت، صندلیای از آنِ یک نویسنده متون ادبی.
گورسپاری رسمی
«قبل از هر چیز باید بگویم که من نه قصد دارم و نه صلاحیتش را که درباره ارزش ادبی آثار هدایت حرف بزنم... لیکن از آنرو درباره هدایت سخن میگویم که او صرفا یک نویسنده نیست، بلکه بهنحوی سایه سنگین شبح و یا بهتر بگویم اشباحش هنوز بر دوش ما و بر دوش فرهنگ ما است».
تراژدی اجتنابناپذیر
اوایل دهه ۱۹۷۰ دورهای استثنایی در زندگی و زیست کیسینجر و کشور بود. پس از بازگشایی روابط با چین، توافق برای گفتوگوی محدودسازی جنگافزار راهبردی (سالت) با اتحاد جماهیر شوروی، و در نهایت خاتمه درگیری آمریکا در جنگ ویتنام که به زودی با دیپلماسی رفت و برگشت احتمالا موفقیتآمیز او در خاورمیانه همراه شد، محبوبیت کیسینجر به اوجی باورنکردنی رسید؛ به سطحی که نظرسنجیها هرگز پیش از این ندیده بودند. غرور در دورافتادهترین و بعیدترین گوشههای افکار عمومی فوران کرد.
کودتای سوم اسفند
شایسته نیست تاریخ را تحقیر کنیم و آن را صرفاً به حادثهای که در گذشته رخ داده ساده سازیم؛ نگارش این یادداشت به بهانه صدمین سال کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ نیز تهیه لیست بلندی از مزایا و مضرات رضاشاه برای ملت ایران نیست؛ بلکه درنگی است بر این کودتا و یافتن پاسخی به این پرسش که ژنرال آیرونساید فرمانده انگلیسی به کدام بهانه بیرق کودتا را به جای افسر ژاندارم آموزشدیده مدرسه سوئدی، به یک افسر قزاق مکتبندیده روسی سپرد؟ سفیر آلمان به احمدشاه قاجار تعهد داده بود که اگر شاه از تهران به قم رفته و به دولت در تبعید به پیوندد دولت آلمان با کمک ژاندارمهای ایرانی و سوئدی ریشه نفوذ و منافع انگستان بویژه امتیاز نفت را قطع خواهد کرد.
پایان مرد شماره ۳ دولت ریگان
دنیای اقتصاد: جرج شولتز، وزیرخارجه رونالد ریگان، ۱۸بهمنماه در خانهاش در استنفورد در ۱۰۰ سالگی درگذشت. شولتز -شصتمین وزیرخارجه آمریکا- پس از ریگان و بوش پدر بهعنوان چهره متنفذ دولت وقت محافظهکاران محسوب میشد؛ شورویها در خفا وی را «نخستوزیر آمریکا» مینامیدند.
معمای دوستی شاه و سادات!
دیپلماسی ایرانی: صابر گلعنبری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: احمد بهاء الدین، روزنامهنگار مصری سادات را شیفته شاه معرفی میکند و میگوید پس از بازگشتش به مصر، سادات پرسشهای زیادی از وی درباره شاه ایران مطرح میکند که همه آنها با چاشنی تمجید از او بوده است. بهاء الدین میگوید که سادات شاه را شخصی هوشمند و خارق العاده میدانست که توانسته است بر خلاف دیگران قدرت خود را حفظ کند.
رمزگشایی از قتل منصور؛ ترور مؤتلفه، خطای پزشکی یا توطئه ساواک؟
تاریخ ایرانی: روزنامه اطلاعات روز پنجشنبه اول بهمن ۱۳۴۳، در گزارشی از ترور نخستوزیر، عکسی از ضارب او منتشر کرد؛ محمد بخارایی که ساعت ده و نیم صبح آن روز حسنعلی منصور را هنگامی که به مجلس شورای ملی میرفت، در جلوی در بزرگ بهارستان مورد سوءقصد قرار داد. به نوشته خبرنگار اطلاعات، «ضارب که جوان ۱۸ سالهای به نام محمد بخارایی بود چند تیر به طرف آقای نخستوزیر شلیک کرد. اولین گلوله به گلوی نخستوزیر اصابت کرد و بلافاصله به زمین افتاد، تیر دوم نیز به ناحیه شکم خورد ولی گلولههای بعدی در اثر ضربهای که افسر پلیس به زیر دست ضارب زد کمانه کرد و به دیوار اصابت نمود و ضارب فرار نمود. چند لحظه بعد ضارب را دستگیر کردند و به کلانتری ۹ بردند و آقای نخستوزیر را در حالیکه غرق در خون بود به بیمارستان پارس منتقل ساختند.»
انسانبودن یعنی بیماربودن: سرگذشت فکری چهار فیلسوف دورانساز
ترجمان: کاسیرر در نامهای به همسرش در ۱۹۲۷ نوشت: «من میتوانم بی هیچ مشکلی، آنچه را که لازم میدانم، بیان کنم». این کاری نبود که دیگر فلاسفۀ بزرگ قرن بیستم بتوانند انجام دهند. دیگران گویا به تاریکی سفر کرده بودند و شبح نیستی را به چشم دیده بودند: بنیامین خودکشی کرد، تندخویی ویتگنشتاین کار دستش داد، و هایدگر درنهایت دچار فروپاشی روانی شد. برخلاف همۀ اینها، کاسیرر میلی افراطی به تعادل زندگی داشت. اما آیلنبرگ این چهار فیلسوف را در عصر جادوگران کنار هم نشانده و برایشان سرگذشتی فکری و خواندنی نوشته است.
سالروز نخستوزیری ایندیرا گاندی
دنیای اقتصاد: سال ۱۹۶۶ در چنین روزی ایندیرا گاندی بعد از مرگ لعل بهادر شاستری نخستوزیر هند بهعنوان نخستین نخستوزیر زن هند انتخاب شد. ایندیرا دختر رهبر استقلال و نخستوزیر پیشین هند؛ جواهر لعل نهرو و همسر فیروز گاندی از پارسیان زرتشتی هند و فعالان سیاسی این کشور بود. او بهرغم ارتباط نزدیک خانوادگی با ماهاتما گاندی و خانوادهاش هیچ نسبت خویشاوندی با آنان نداشت؛ طرحی با پیامدهای منفی برای کنترلجمعیت هند از راه کاهش میزان باروری، یکی از جنجالیترین فعالیتهای ایندیرا گاندی بود.
تاریخنگاری فرودستان
میدان: باستانشناسی سیاستهای جنسی و جنسیتی در پایان عصر قاجار و دوره پهلوی اول |لیلا پاپلی یزدی و مریم دژخوی | نشر نگاه معاصر
ملکی از شاه خواست شکاف پیش آمده پس از ۲۸ مرداد را عمیق تر نکند
شرق: خلیل ملکی، یکی از فیگورهای مهم تاریخی سیاسی ایران است که چه قبل از انقلاب و چه پس از آن، صحبت درباره فعالیت سیاسی او بسیار است. او از اعضای ۵۳ نفر بود که در دوره پهلوی اول به زندان افتاد و پس از سقوط رضاشاه، به حزب توده پیوست و سپس در سال ۱۳۲۶ از این حزب جدا و به منتقد جدی سیاست های حزب توده تبدیل شد. برای ملکی سوسیالیسم بدون وجوه دموکراتیک آن معنا نداشت و عدالت اجتماعی در کنار دموکراسی و آزادی های فردی و اجتماعی اهمیت داشت. ملکی یکی از معدود کنشگران سیاسی در تاریخ معاصر ایران است که برداشت های مختلفی از سیاست ورزی او وجود دارد و همین امر ملکی را همچنان پس از گذشت بیش از ۵۰ سال از مرگ او، به چهره ای مهم و قابل بحث تبدیل کرده است. به تازگی کتابی از حمید شوکت با عنوان «میعاد در دوزخ» به فارسی منتشر شده است که به زندگی سیاسی خلیل ملکی می پردازد. به نظر شوکت «باید دید خلیل ملکی، آن گونه که می شناسیم، تا چه اندازه ملکی تاریخی و تا چه اندازه ملکی قهرمان سازی، ملکی اسطوره و افسانه است».