نور تاباندن بر تاریک‌جاهای ملی شدن نفت

«کودتا»ی یرواند آبراهامیان و نقاط مغفول‌مانده روایت‌های غالب

نیما آصف
1399/12/19

ادعایی گزاف نیست اگر یرواند آبراهامیان را از برجسته‌ترین مورخان تاریخ معاصر ایران بدانیم. اهمیت اصلی کار آبراهامیان را می‌توان در نوع تاریخ‌نگاری او دانست. تاریخ‌نگاری او در شمار شیوه تاریخ‌نگاری مورخان بریتانیایی مکتب تاریخ از پایین است. مختصات این تاریخ‌نگاری را به‌طور مشخص می‌توان در شیوه کار چهره‌ای چون اریک هابسبام دید که برخی از آثار مهمش به فارسی هم ترجمه شده و موجود است. آبراهامیان نیز در شیوه تاریخ‌نگاری‌اش به‌صورت آگاهانه و منسجم، رویکرد تاریخ از پایین را دنبال کرده و از این نظر او نقشی بی‌بدیل در شکل‌گیری این نوع نگاه به تاریخ در ایران داشته است. آبراهامیان در آثار مختلفش به ایرانِ دوران قاجار، انقلاب مشروطه، دوره حکومت رضاشاه، نهضت ملی شدن نفت، کودتای 28 مرداد و انقلاب سال 57 و سال‌های پس از آن پرداخته است. در این میان یکی از آثار حائز اهمیت او، کتاب «کودتا» است که در آن نکاتی تازه درباره ملی شدن نفت و کودتای 28 مرداد بیان شده است. آبراهامیان در این کتاب با بررسی اسنادی که در سال‌های اخیر از طبقه‌بندی خارج شده‌اند، برخی کلیشه‌های جعل‌شده و رواج‌یافته درباره مصدق و ملی شدن نفت را به چالش کشیده و تلاش کرده با کنار زدن پوسته‌ای که دور ملی شدن نفت و کودتا تنیده شده، هسته اصلی واقعیت را نشان دهد. «کودتا» با ترجمه ناصر زرافشان در نشر نگاه و نیز با ترجمه محمدابراهیم فتاحی در نشر نی به فارسی منتشر شده است.

 

یرواند آبراهامیان در کتاب «کودتا» به‌ سراغ یکی از پرتلاطم‌ترین و بحرانی‌ترین دوره‌های تاریخ معاصر ایران رفته و ریشه اتفاقات مهم دیگری ازجمله روابط ایران و امریکا و نیز انقلاب سال 57 را در آن دوره بحرانی پی گرفته است. «کودتا» بیش از هر چیز به بحران بیست‌‌وهشت ماهه‌ای اختصاص دارد که با تصویب قانون ملی کردن نفت در اسفند 1329 آغاز شده و در کودتای 28 مرداد سال 32 به نقطه اوج می‌رسد. آبراهامیان در بررسی‌اش از این دوره بحرانی و پرآشوب تاریخ معاصر ایران، به اعتبار اسناد و مدارکی که در این سال‌ها از طبقه‌بندی خارج شده و در دسترس قرار گرفته‌اند، به تاریک‌جاهای این مقطع پر ابهام تاریخ معاصر ایران نور انداخته و برخی تیرگی‌ها و ناواقعیت‌هایی را که توسط فاتحان داخلی و خارجی جعل شده از سایه بیرون آورده و به روی آفتاب انداخته است. این همان اهمیت اصلی «کودتا» در بازخوانی ملی شدن نفت و وقایع پس از آن تا کودتای 28 مرداد است. آبراهامیان به‌روشنی و بر پایه اسنادی که بررسی کرده، نشان داده که انگلیس و امریکا هیچ‌گاه ملی شدن نفت ایران را نپذیرفته بودند و این دقیقا برخلاف چیزی است که آن‌ها در اذهان عمومی جا انداخته بودند.

در مقطع حساس ملی شدن نفت و در طول بیست‌وهشت ماهی که مذاکرات میان طرفین بر سر ماجرا در جریان بود، پرسشی حیاتی وجود دارد و آن اینکه دلیل اصلی شکست مذاکرات چه بود؟

در روایت فاتحان، خصلت‌های روحی و ذهنی و کج‌فهمی‌های مصدق و ایرانیان به‌عنوان مانعی عمده بر سر به نتیجه رسیدن مذاکرات ذکر شده و آن‌قدر این کلیشه تکرار شده که در طول این سال‌ها به روایتی بیش‌وکم پذیرفته شده بدل شده است. در روایت مقابل اما، آبراهامیان بر اساس مدارکی که کندوکاوشان کرده این روایت را کلیشه‌ای جعلی نامیده و واقعیت ماجرا در جایی دیگر جست‌وجو کرده است. او نشان می‌دهد که خاصه پس از انتخابات بریتانیا در آبان ماه 1330 و به قدرت رسیدن چرچیل و ایدن به‌عنوان نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه، خط مشی اصلی بریتانیا و امریکا عدم مذاکره با مصدق و تلاش برای سرنگونی او بوده است. در برنامه آن‌ها،‌ نخست مصدق باید به دست شاه یا مجلس برکنار می‌شد و سپس جانشین او که یا قوام یا سیدضیاء تعیین شده بوده باید بر سر کار می‌آمده است. سپس نوبت آن بوده که مسئله نفت ایران به شیوه دلخواه حل‌وفصل شود. 

درباره ملی شدن نفت و اتفاقات پس از آن تا کودتای 28 مرداد، بسیار گفته و نوشته‌اند اما آبراهامیان می‌گوید آنچه دلیل اصلی او برای بازخوانی این مقطع تاریخی بوده، در این نکته نهفته است که او هرچه بیشتر آرشیو وزارت امور خارجه و شرکت بریتیش پترولیوم را بررسی کرده، با چند نقطه مغفول‌مانده در روایت‌ها و بررسی‌های پیرامون ملی شدن نفت و کودتا مواجه شده است. از آن میان یکی آنکه بسیار گفته‌اند که مصدق این امکان را داشت که مناقشه را بخواباند و مسئله را حل‌وفصل کند؛ او اما «پیشنهادهای قابل‌توجه» بریتانیا و امریکا را نپذیرفت چون از اساس قصد مصالحه نداشت. آبراهامیان اما بر اساس مذاکرات واقعی و نه آنچه دم‌ودستگاه تبلیغاتی فاتحان به‌جای واقعیت جا زده‌اند، می‌گوید بریتانیا با حمایت طرف آمریکایی از اساس این موضع را داشتند که ایران نمی‌تواند حق نظارت بر صنایع نفت خود را داشته باشد. به عبارتی، بریتانیا و امریکا اگرچه در عرصه عمومی از ملی شدن نفت ایران حمایت می‌کردند یا دست‌کم به‌طور علنی با آن مخالفت نمی‌کردند، اما درواقع و در عمل قصد آن‌ها این بود که صنعت نفت ایران را تحت کنترل داشته باشند و اختیاری به ایران ندهند. آبراهامیان می‌گوید مسئله اصلی در ملی شدن نفت،‌ این بود که چه کسی اختیار نظارت بر صنعت نفت را عهده‌دار شود. نزد مصدق، ملی شدن نفت به این معنا بود که ایران نظارت کامل بر صنعت نفتش را خود در اختیار بگیرد و از حق حاکمیت بر آن برخوردار شود. درواقع معنای ملی شدن نیز چیزی جز این نمی‌توانست باشد و آبراهامیان در اینجا می‌گوید در عمل هیچ گزینه مناسبی پیش روی مصدق برای مصالحه وجود نداشته و اگر او می‌خواسته با بریتانیا و امریکا مصالحه کند درواقع دیگر چیزی به اسم ملی شدن نفت عینیت نمی‌یافته است.

در اسنادی که آبراهامیان بررسی کرده، نقش شاه نیز در ماجرای ملی شدن نفت و وقایع پس از آن روشن‌تر دیده می‌شود. در بحبوحه ماجرا و در حالی که استوکز به‌عنوان مأمور ویژه دولت بریتانیا برای مذاکره مستقیم در حال انجام ملاقات‌هایش بوده است، هندرسن در گفت‌وگویی خصوصی با شاه می‌کوشد تا هرچه بیشتر ضرورت برکنار شدن مصدق را جا بیندازد و در مقابل شاه ترسش را از احساسات ملی مردم و حمایت آن‌ها از مصدق عیان می‌کند:

«من به او گفتم که وضعیت ایران هر روز ناامیدکننده‌تر می‌شود و این وضع سرانجام ممکن است توسل به اقدامات خطرناکی را که نتیجه‌ ناامید شدن از این شرایط است ضروری سازد. شاه جواب داد انگلیس‌ها به من می‌گویند باید مرد مقتدری وجود داشته باشد و اقدام قاطعی به عمل آورد. اما این به‌اصطلاح مردان مقتدر مانند پدر من، هیتلر، استالین، و غیره اقدامات قاطع و جسورانه‌ خود را هنگامی به عمل می‌آوردند که می‌دانستند احساسات ملی مردم پشت سر آن‌هاست. آن‌ها هرگز خلاف احساسات اساسی مردم خود حرکت نمی‌کردند. در مورد حاضر احساسات ملی علیه بریتانیا است و عوام‌فریبان هم آتش این احساسات را دامن زده‌اند: من صرف‌نظر از این‌که چه‌قدر دلم بخواهد مقتدر و قاطع باشم، نمی‌توانم حرکتی خلاف قانون اساسی و علیه جریان قدرتمند احساسات ملی انجام دهم. من متقاعد شده‌ام که هرگونه اقدام از سوی من برای برکناری مصدق درست الآن به دوستان او و دشمنان من فرصت خواهد داد عامه‌ مردم را متقاعد سازند که مقام سلطنت تا حد یک آلت دست صرف بریتانیا انحطاط یافته است و به این ترتیب پرستیژی که مقام سلطنت دارد از بین خواهد رفت. تنها امیدی که من می‌توانم تصور کنم این است که مصدق یا هشیارتر و عاقل‌تر شود، یا مرتکب چنان خطاهای زیادی شود که رهبران مسئول ایران در مجلس او را سرنگون کنند».

در «کودتا»، موضوعات دیگری نظیر نقش حزب توده و کودتا و جنگ سرد هم مطرح شده که هم حائز اهمیت‌اند و هم قابل بحث، اما آنچه او درباره ملی شدن نفت و مذاکرات پیرامون آن به دست داده نکاتی است که در روایت‌های دیگر کم‌تر به آن‌ها پرداخته شده است و این از مهم‌ترین دلایل اهمیت این کتاب اوست.

 

کودتا یرواند آبراهامیان

دیگر مطالب نقد کتاب

زندگی یک شورشی

میخائیل الکساندروویچ باکونین از چهره‌های انقلابی قرن نوزدهم بود که در 30 می 1814 در خانواده‌ای اشرافی در روسیه متولد شد. باکونین با رها کردن ارتش به جنبش رادیکال انقلابی پیوست و در کشورهای مختلفی به مبارزه پرداخت. او از مهم‌ترین چهره‌های آنارشیسم جمع‌گرا بود و با هر نوعی از قانون و حکومت مخالف بود. باکونین در سال‌های زندگی‌اش از فرانسه اخراج شد، در آلمان هم بازداشت شد و به مرگ محکوم شد. در اتریش هم همین اتفاق برایش تکرار شد و در نهایت به روسیه بازگردانده شد و در آنجا به زندان و تبعید محکوم شد اگرچه در نهایت دست به فرار زد. باکونین زندگی شگفت‌آوری داشت و نظریه سوسیالیسم آزای‌خوانه‌‌ای که در دوره پایانی عمرش مطرح کرد هنوز اهمیت دارد.  


پس از کودتا

برنامه کتاب فرانکلین، یک برنامه سازمان آمریکایی خصوصی و غیرانتفاعی بود که در سال 1331 در بحبوحه جنگ سرد تأسیس شد. نهادهای دولتی و برخی از شرکت‌های خصوصی ایالات متحده در شکل‌گیری این برنامه و حمایت مالی از آن نقش داشتند. با توجه به شرایط دورانی که موسسه فرانکلین در ایران پا گرفت و نیز نقش عمده آمریکا در شکل‌گیری این نشر، تاکنون بحث و نظرات متفاوتی درباره این موسسه و عملکرد آن شکل گرفته است که عمدتا به نقش حمایتی و تفکر حاکم بر این موسسه انتقاداتی دارد و البته بخش عمده‌ای از صاحب‌نظران نیز این موسسه را آغازگر نشر مدرن ایران می‌دانند که در عین حال بنا داشت با تسلط تفکر لیبرال، بدیلی برای تفکر مسلط چپ در ایران ایجاد کند. کتابِ «برنامه کتاب فرانکلین در ایران: آموزش و جنگ سرد فرهنگی در خاورمیانه» نوشته مهدی گنجوی تحقیقی مفصل بر مبنای اسناد و مدارک موجود درباره این موسسه است که اخیرا با ترجمه زهرا طاهری در نشر شیرازه منتشر شده است. این کتاب می‌کوشد ضمن بررسی اسناد و تحلیل تاریخیِ تأثیرات بین‌المللیِ برنامه کتاب فرانکلین (1331-1356) در زمینه صنعت چاپ و انتشار کتاب و سیاستگذاری‌های آموزشی در خاورمیانه، مناسبات بین امپریالیسم، دولت و نظام تولید دانش را نیز مورد بررسی قرار دهد.


نویسنده‌ای که از میان مردم برخاست

جلال آل‌احمد بی‌تردید یکی از مسئله‌زاترین روشنفکران و نویسندگان معاصر بوده است که موافقان و مخالفان بسیاری داشته و آرا و نظراتش به ویژه در «غرب‌زدگی» با انتقادات زیادی مواجه شده است. او از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین روشنفکرانِ صد سال اخیر ایران خوانده‌اند که حضوری فعال در فضای فرهنگی و سیاسی دورانش داشت و به‌واسطه نزدیکی و دوستی با خلیل ملکی و مصطفی شعاعیان بیش از دیگر نویسندگان زمانه‌اش به‌عنوان نویسنده‌ای سیاسی شناخته شد. امید طبیب‌زاده، پژوهشگر و منتقد ادبی، اخیرا در کتابی با عنوان «جلال آل‌احمد و معاصرانش» به جنبه‌های مختلفی از این شخصیت فرهنگی-سیاسی پرداخته است. این کتاب در چهار مقاله، مناسباتِ آل‌احمد با معاصرانش هم‌چون نیما یوشیج، همایون صنعتی‌زاده، ابراهیم گلستان و ناصر وثوقی را بازخوانی کرده و جایگاهِ تعیین‌کننده جلال آل‌احمد را در دورانش نشان می‌دهد.


انشعابیون حزب توده سخن می‌گویند

انور خامه‌ای یکی از جوان‌ترین اعضای گروه معروف به پنجاه‌وسه نفر و یکی از سران انشعاب 1326 از حزب توده بود و از شاگردان تقی ارانی به شمار می‌رفت. همایون کاتوزیان در کتابِ تازه منتشرشده خود، «تاریخ چیست؟» در مقاله‌ای به زندگیِ سیاسی انور خامه‌ای پرداخته است. «تاریخ چیست؟» مجموعه مقالات، مصاحبه‌ها و یادداشت‌های کاتوزیان در چند سال اخیر است که در این کتاب برحسب موضوع آنها گردآوری شده است. مباحث نظری، تاریخ معاصر، ادبیات و خاطرات شخصی از بخش‌های مختلف کتاب است و بیراه نیست که تاریخ معاصر بخشِ خواندنی و مفصل کتاب باشد، چراکه همایون کاتوزیان در این سا‌ل‌ها بیش از هر چیز به اعتبار تاریخ‌نگاری‌هایش شناخته شده است. او در مقاله «انور خامه‌ای» یکی از مطالبِ بخش تاریخ معاصر کتاب، این فعال سیاسی را از ارادتمندان ارانی می‌خواند که در زندان مارکسیست شد.


چهره‌ای تازه از حیدرخان عمواوغلی

حیدرخان عمواوغلی یکی از چهره‌های درخشان انقلاب مشروطه بود که به خصوص مورد توجه جناج رادیکال نهضت مشروطه قرار داشت. زندگی او به عنوان یک مبارز انقلابی با دیدگاه‌های چپ، مثل زندگی هر انقلابی دیگری، مسیری سنگلاخ و پرپیچ‌وخم بود. از آغاز که در شهریور 1281 خورشیدی برای نصب یک کارخانه برق در شهر مشهد به ایران آمد تا بهار سال 1290 که به اجبار تبعید از ایران رفت، زندگی او فراز و نشیب‌ها زیادی را سپری کرد. درباره زندگی و فعالیت‌های حیدرخان چندین کتاب تاکنون منتشر شده و به تازگی نیز روایتی تازه از زندگی این انقلابی سوسیالیست ایرانی منتشر شده که سوال‌هایی تازه درباره سوسیال دموکراسی در ایران طرح کرده است.


زندگی کوتاه تقی ارانی

تشکیل دادگاه برای زندانیان سیاسی پدیده‌ای تازه بود که اولین بار در مورد گروه 53 نفر برگزار شد. شاخص‌ترین چهره این گروه، تقی ارانی بود که 18 اردیبهشت 1316 در منزلش در تهران به دست پلیس رضاشاه دستگیر شد. زندگینامه تقی ارانی، مهم‌ترین چهره متفکران چپ مستقل با عنوانِ «تقی ارانی: یک زندگی کوتاه» نوشته یونس جلالی اخیرا در نشر مرکز منتشر شده است. این زندگینامه به قولِ مولفش نوعی سفرنامه است، روایت دورانی که یک قرن با ما فاصله دارد اما منظرها و مشغله‌های آن تفاوت چندانی با چالش‌های زمان حال ندارند. این از یک‌سو کُندی تغییرات بنیادی جوامع را نشان می‌دهد و از سویی این واقعیت را بیان می‌کند که تحولات تاریخی تنها پس از سپری شدن دوره‌های طولانی به وقوع می‌پیوندند. جلالی کشفیات نظریِ ارانی را موضوع محوری کتابش می‌خواند، یافته‌هایی که به قیمت جانِ قهرمان کتاب تمام شد و زندگی او را کوتاه کرد.


بعد از حمید اشرف

بازخوانیِ تاریخ معاصر خاصه روند تحولاتِ سیاسی کشور بدون پرداختن به جریانات و احزاب سیاسی موثر در ادوار مختلف ممکن نخواهد بود. یکی از این جریان‌های سیاسی «سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران» است که در تاریخ معاصر ما نقش بسزایی داشته و از این‌رو در چند دهه گذشته تفسیرها و تحلیل‌های مختلفی پیرامون عملکرد این سازمان مطرح شده است. کتاب «در وادی انقلاب» که به تازگی به گردآوری انوش صالحی در انتشارات نگاه منتشر شده است، مواضع و دیدگاه‌های سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران را در دورانِ سرنوشت‌ساز منتهی به انقلاب 57 یعنی سال‌های 1355 تا 1357 بررسی می‌کند که سازمان به مرحله تازه‌ای از مبارزه عملی وارد می‌شود که آن را «توده‌ای شدن مبارزه» می‌خواند. بررسی مواضع و دیدگاه‌های سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران به‌عنوان شاخص‌ترین جریان چپ آن دوره در آستانه انقلاب برای درک چرایی تحولات سیاسی آن دوره ضرورت دارد. «در وادی انقلاب» این امکان را فراهم می‌کند تا خواننده مشتاق تاریخ معاصر ایران با بازخوانی اسناد و مدارک سازمانی به شناختِ بی‌واسطه‌ای از مواضع یکی از مهم‌ترین جریان‌های سیاسی آن ایام دست پیدا کند. در واقع این کتاب بیش از آنکه به تحلیلِ سازوکار و افکار و عقاید این جریان سیاسی بپردازد، به گردآوری اعلامیه‌ها و سایر اسناد و مدارک مربوط به سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران در حد فاصل تیرماه 1355 تا اسفند 1357 پرداخته است.