نبوغ الهی سزان

رابطه بدفرجام سزان و زولا

1400/03/24

پل سزان از مهم‌ترین نقاشان مدرن فرانسوی است که در سال 1839 متولد شد و در 1906 از دنیا رفت. دوره‌ای که سزان در آن زندگی می‌کرد، پر بود از چهره‌هایی هنری و ادبی که هریک بعدها به قله‌های هنر و ادبیات بدل شدند. سزان از کودکی با یکی از این چهره‌ها، امیل زولا، دوستی و رابطه داشت. ارتباط دوستی و فکری سزان و زولا از قابل‌توجه‌ترین رابطه‌های میان دو نویسنده و هنرمند است که البته سرانجامی بد داشت و به جدایی و قطع ارتباط منجر شد. حکایت این رابطه و جدایی حتی به یکی از رمان‌های زولا نیز راه یافته و از این حیث این ماجرا برای همیشه در تاریخ ادبیات ثبت شده است. آمبرواز ولار، مجموعه‌دار و ناشر فرانسوی که در سال‌های حیاتش هم با سزان رابطه داشته و هم زولا را ملاقات کرده بود، در کتابی که درباره زولا نوشته این ماجرا را شرح داده است. «زندگی و هنر سزان» اثر ولار، یکی از زندگی‌نامه‌های خواندنی درباره سزان به قلم فردی است که نقش مهمی در پیشرفت سزان داشته است. زندگی‌نامه سزان به قلم ولار، این حُسن را دارد که هم روایتی دست اول است و هم از پیش‌داوری‌هایی که بعدها درباره سزان و هنر نقاشی شکل گرفت خالی است و از این نظر از بهترین روایت‌هایی است که درباره زندگی و هنر سزان در دست است.

 

شاید عجیب باشد که یک مجموعه‌دار و تاجر آثار هنری به‌قدری از زندگی و کیفیت آثار هنرمندی مطلع باشد که بتواند زندگی‌نامه‌ای قابل اعتنا درباره او بنویسد، اما این اتفاق درباره آمبرواز ولار و پل سزان افتاده و زندگی‌نامه‌ای که ولار درباره سزان نوشته یکی از بهترین آثاری است که درباره زندگی و آثار نقاش مشهور فرانسوی منتشر شده است.

ولار تاجر آثار هنری، مجموعه‌دار و ناشر فرانسوی بود اما این، همه نقش او در تاریخ نقاشی معاصر نیست. ولار به دلیل تشویق و حمایت و اعتماد به نفس بخشیدن به نقاشان نوآور و پیشرو جایگاهی فراتر از یک مجموعه‌دار دارد. او در شهرت بسیاری از نقاشان، از امپرسیونیست‌ها گرفته تا پیکاسو و شاگال، نقشی انکارنشدنی داشته است. ولار با نگاهی آینده‌نگر و همچنین دارا بودن سلیقه‌ای مشخص و شخصی در هنر، در مواردی حتی سرمایه و اعتبارش را به خطر می‌انداخت تا از نقاشانی که هنوز هیچ شهرتی نداشتند حمایت کند. مثلاً در او در سال 1985 اولین نمایشگاه انفرادی پل سزان را ترتیب داد و این زمانی است که سزان نه‌تنها هیچ شهرتی نداشت بلکه در فروش آثارش هم با مشکل روبرو بود. یا مثلاً در سال 1901 یعنی وقتی که پیکاسو هنوز نوزده سال بیشتر نداشت نمایشگاهی برایش برپا کرد. درواقع ولار با حمایت از نقاشان جوان و کمک‌های مالی‌اش ادامه کار را برای آنها هموار می‌کرد. در نمونه‌ای، او دو هزار فرانک به پیکاسو پرداخت تا تمام آثار دوره آبی او را که شامل سی پرده بود بخرد و این پول در آن زمان حتی برای خود پیکاسو هم غیرقابل تصور بود. وجهی دیگر از کار ولار، این است که او ناشر آثار گرافیک هم بود و بنا به ضرورت شغلش، با چهره‌هایی چون دگا، تولوز لوترک، رودن، رون، بونار، سزان، روئو و بسیاری دیگر از هنرمندان هم‌عصرش معاشرت داشت.

کتاب ولار در مقایسه با دیگر آثاری که درباره سزان نوشته شده شده این ویژگی را دارد که از پیش‌فرض‌های مرسوم و تاریخی به دور است و نیز سزان را از محیط اجتماعی و تاریخی زمانه‌اش جدا نکرده و این باعث شده تا روایت او از زندگی و کار سزان متمایز از دیگر آثار مشابه باشد.

«زندگی و هنر سزان»، که سال‌ها پیش با ترجمه اکبر معصوم‌بیگی به فارسی منتشر شده بود، دارای دو بخش مجزا است. بخش اول با عنوان زندگی سزان به زندگی‌نامه نقاش مربوط است و از دوران کودکی او را تا واپسین سال‌های حیاتش پی گرفته است. بخش بعدی، با عنوان هنر سزان، شامل گزیده‌ای از نامه‌های سزان و گزیده نامه‌های زولا و نیز نظر منتقدان و معاصران درباره سزان است. سزان از بزرگ‌ترین نقاشان قرن نوزدهم به‌شمار می‌رود، اما ایده‌ها و آرای او درباره هنر و نقاشی چندان در دست نیست و برای دریافتن نظراتش باید به نامه‌هایی که به دوستان نزدیکش نوشته رجوع کرد. سزان نامه‌نویسی شگفت‌آور بود و امروز بسیاری از نامه‌هایش باقی مانده اما او حتی در نامه‌هایش هم بیش از آنکه درباره هنر و نقاشی‌هایش حرف بزند، درباره امور خانوادگی و مسائل کلی صحبت کرده است.

اما شاید این سؤال پیش بیاید که چرا در کتابی که به زندگی سزان مربوط است، گزیده‌ای از نامه‌های امیل زولا، رمان‌نویس مشهور فرانسوی، دیده می‌شود. سزان و زولا در زمانه‌ای مشترک زندگی می‌کردند و تا یک جایی هم از دوستان هم به شمار می‌رفتند تا اینکه به دلیل تفاوت نگاه به اختلاف دچار می‌شوند و رابطه‌شان قطع می‌شود. حکایت دوستی و جدایی سزان و زولا، این دو چهره کلاسیک ادبیات و نقاشی، حکایتی خواندنی و قابل توجه در تاریخ ادبیات و تاریخ نقاشی است، خاصه آنکه این دوستی و جدایی به یکی از رمان‌های زولا هم راه یافته است.

امیل زولا در یکی از رمان‌هایش با عنوان «اثر» یا «شاهکار»، روایتی از یک نقاش به دست می‌دهد که تمام تلاشش این است که طبیعت را در اثرش به چنگ آورد و هسته واقعی طبیعت را همان‌طور که هست در اثرش بیافریند. نقاش در ثبت طبیعت در آثارش ناکام می‌ماند و در آخر دست به خودکشی می‌زند و خود و خانواده‌اش را نابود می‌کند. نقاشِ این رمان کسی نیست جز پل سزان، دوست دوران کودکی امیل زولا. زولا و سزان اگرچه از کودکی با هم دوست بودند اما بعدها هریک به راه خود رفتند و زولا نویسنده شد و سزان نقاش. زولا فکر می‌کرد که سزان نقاشی شکست‌خورده است و تلاش‌های او برای فراچنگ آوردن طبیعت و ثبت آن در آثارش نتیجه‌ای جز شکست به بار ندارد. چنین بود که رمان «شاهکار» یا «اثر» را نوشت که باعث رنجش سزان هم شد. شخصیت این رمان زولا، در یافتن فرم مورد نظرش برای اثر هنری‌اش درمی‌ماند و در آخر شکستش را می‌پذیرد. درواقع در آن زمان هنوز درک دقیقی از کار سزان وجود نداشت و باید مدتی می‌گذشت تا دیگران دریابند که او در آثارش دست به خلق چه چیزی زده و او را به‌عنوان پدر کوبیسم بشناسند. اما تا پیش از آن به تمسخر می‌گفتند سزان درختی را بغل کرده و می‌خواهد آن را داخل نقاشی‌اش کند. سزان نمی‌خواست از پرسپکتیو استفاده کند چرا‌که معتقد بود این شیوه‌ای قلابی است، در حالی که قصد داشت جسمیت درخت را در نقاشی‌اش تصویر کند. سزان تمام وسایل بیانی موجود را ناکافی می‌دانست و می‌خواست زبان یا فرم جدیدی پیدا کند.

فصلی از بخش اول کتاب، به رابطه سزان و زولا مربوط است و ولار روایتی دست اول از این رابطه و نظرات زولا درباره سزان به دست می‌دهد. ولار با زولا هم دیدار داشته و در این دیدار مشخصاً درباره سزان و آثار او صحبت کرده‌اند. زولا در این دیدار می‌گوید که سزان نبوغ نقاشی بزرگ را داشت، اما نتوانست واقعاً نقاشی بزرگ شود:

«سزان بزرگ و عزیز نبوغ الهی داشت! اما تازه اگر هم از نبوغ طبیعی یک نقاش بزرگ بهره داشت، فاقد ایستادگی و پشتکار و یک نقاش بزرگ بود. او بیش از حد در رویاهایش غرق شد، رویاهایی که هرگز تحقق پیدا نکرد. اگر بخواهیم به زبان خود او سخن بگوییم، خودش را به توهماتش تسلیم کرد!»

زولا می‌گوید کارهایی که از سزان در دستش است، از چشم‌ها پنهان کرده چرا‌که خانه‌اش میعادگاه هنرمندان و نویسندگان است و او دلش نمی‌خواسته هنرمندان سخت‌گیری که به خانه او می‌آیند با دیدن کارهای سزان به او ترحم کنند. زولا می‌گوید در نامه‌هایش بسیار کوشیده تا سزان را از توهماتش خارج کند و او را هدایت کند اما موفق نشده:

«من آنچه کوشش بود کردم تا پیرمرد عزیز را به راه راست بیاورم؛ نامه‌هایی که به او نوشتم چنان آشوبی در من برانگیخت که هنوز که هنوز است می‌توانم کلمه به کلمه آن را به یاد بیاورم. سزان بود که مایه الهام اثر شد. جماعت خواننده از کتاب به خشم آمد اما سزان یکسره بی‌اعتنا ماند. بعد از آن دیگر هیچ‌چیز نمی‌توانست او را از لاهوت پایین بکشد؛ بیش از پیش از زندگی روزمره کناره می‌گرفت...».

ولار روایت دست‌اولی هم از نظر سزان درباره رابطه‌اش با زولا نقل کرده است. او می‌گوید روزی سزان داشت تک‌چهره کوچکی از زولا را که در دوران جوانی‌اش، حدود سال 1806، نقاشی شده بود به ولار نشان می‌داد. او فرصت را غنیمت می‌شمرد و از سزان می‌پرسد او در چه دوره‌ای و چگونه رابطه‌اش با زولا گسسته شد. سزان پاسخ می‌دهد:

«بین ما هیچ بگومگوی تندی در نگرفت. من بودم که دیگر از دیدن زولا سر باز زدم؛ دیگر خود را در آنجا راحت حس نمی‌کردم، با آن قالی‌های نفیس کف اتاق‌ها، خدم و حشم جور واجور و امیل که پشت یک میز چوبی کنده‌کاری شده جلوس می‌کرد. از همه اینها این احساس به من دست می‌داد که به ملاقات یک وزیر می‌روم. او (مرا ببخشید آقای ولار، از این حرف هیچ منظور بدی ندارم) به یک بورژوای پلید تبدیل شده بود».

با این‌حال ولار نوشته که مرگ زولا در 1902 سخت سزان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. نخستین خبرها وقتی به سزان می‌رسد که او در کارگاهاش در حال آماده کرده پالِتش بوده است. پولن که پیش‌تر مشت‌زن بود و در آن زمان وظیفه دوگانه خدمتکار و مدل را به عهده داشت، به داخل اتاق وارد می‌شود و به سزان می‌گوید زولا مرد! سزان به گریه می‌افتد و مدل را از اتاق بیرون می‌کند و در را قفل می‌کند. پولن نقل کرده که صدای گریه اربابش را تا شب می‌شنیده است.

زندگی و هنر سزان، آمبرواز ولار، ترجمه اکبر معصوم‌بیگی، نشر نگاه


پل سزان امیل زولا

دیگر مطالب نقد کتاب

زندگی یک شورشی

میخائیل الکساندروویچ باکونین از چهره‌های انقلابی قرن نوزدهم بود که در 30 می 1814 در خانواده‌ای اشرافی در روسیه متولد شد. باکونین با رها کردن ارتش به جنبش رادیکال انقلابی پیوست و در کشورهای مختلفی به مبارزه پرداخت. او از مهم‌ترین چهره‌های آنارشیسم جمع‌گرا بود و با هر نوعی از قانون و حکومت مخالف بود. باکونین در سال‌های زندگی‌اش از فرانسه اخراج شد، در آلمان هم بازداشت شد و به مرگ محکوم شد. در اتریش هم همین اتفاق برایش تکرار شد و در نهایت به روسیه بازگردانده شد و در آنجا به زندان و تبعید محکوم شد اگرچه در نهایت دست به فرار زد. باکونین زندگی شگفت‌آوری داشت و نظریه سوسیالیسم آزای‌خوانه‌‌ای که در دوره پایانی عمرش مطرح کرد هنوز اهمیت دارد.  


پس از کودتا

برنامه کتاب فرانکلین، یک برنامه سازمان آمریکایی خصوصی و غیرانتفاعی بود که در سال 1331 در بحبوحه جنگ سرد تأسیس شد. نهادهای دولتی و برخی از شرکت‌های خصوصی ایالات متحده در شکل‌گیری این برنامه و حمایت مالی از آن نقش داشتند. با توجه به شرایط دورانی که موسسه فرانکلین در ایران پا گرفت و نیز نقش عمده آمریکا در شکل‌گیری این نشر، تاکنون بحث و نظرات متفاوتی درباره این موسسه و عملکرد آن شکل گرفته است که عمدتا به نقش حمایتی و تفکر حاکم بر این موسسه انتقاداتی دارد و البته بخش عمده‌ای از صاحب‌نظران نیز این موسسه را آغازگر نشر مدرن ایران می‌دانند که در عین حال بنا داشت با تسلط تفکر لیبرال، بدیلی برای تفکر مسلط چپ در ایران ایجاد کند. کتابِ «برنامه کتاب فرانکلین در ایران: آموزش و جنگ سرد فرهنگی در خاورمیانه» نوشته مهدی گنجوی تحقیقی مفصل بر مبنای اسناد و مدارک موجود درباره این موسسه است که اخیرا با ترجمه زهرا طاهری در نشر شیرازه منتشر شده است. این کتاب می‌کوشد ضمن بررسی اسناد و تحلیل تاریخیِ تأثیرات بین‌المللیِ برنامه کتاب فرانکلین (1331-1356) در زمینه صنعت چاپ و انتشار کتاب و سیاستگذاری‌های آموزشی در خاورمیانه، مناسبات بین امپریالیسم، دولت و نظام تولید دانش را نیز مورد بررسی قرار دهد.


نویسنده‌ای که از میان مردم برخاست

جلال آل‌احمد بی‌تردید یکی از مسئله‌زاترین روشنفکران و نویسندگان معاصر بوده است که موافقان و مخالفان بسیاری داشته و آرا و نظراتش به ویژه در «غرب‌زدگی» با انتقادات زیادی مواجه شده است. او از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین روشنفکرانِ صد سال اخیر ایران خوانده‌اند که حضوری فعال در فضای فرهنگی و سیاسی دورانش داشت و به‌واسطه نزدیکی و دوستی با خلیل ملکی و مصطفی شعاعیان بیش از دیگر نویسندگان زمانه‌اش به‌عنوان نویسنده‌ای سیاسی شناخته شد. امید طبیب‌زاده، پژوهشگر و منتقد ادبی، اخیرا در کتابی با عنوان «جلال آل‌احمد و معاصرانش» به جنبه‌های مختلفی از این شخصیت فرهنگی-سیاسی پرداخته است. این کتاب در چهار مقاله، مناسباتِ آل‌احمد با معاصرانش هم‌چون نیما یوشیج، همایون صنعتی‌زاده، ابراهیم گلستان و ناصر وثوقی را بازخوانی کرده و جایگاهِ تعیین‌کننده جلال آل‌احمد را در دورانش نشان می‌دهد.


انشعابیون حزب توده سخن می‌گویند

انور خامه‌ای یکی از جوان‌ترین اعضای گروه معروف به پنجاه‌وسه نفر و یکی از سران انشعاب 1326 از حزب توده بود و از شاگردان تقی ارانی به شمار می‌رفت. همایون کاتوزیان در کتابِ تازه منتشرشده خود، «تاریخ چیست؟» در مقاله‌ای به زندگیِ سیاسی انور خامه‌ای پرداخته است. «تاریخ چیست؟» مجموعه مقالات، مصاحبه‌ها و یادداشت‌های کاتوزیان در چند سال اخیر است که در این کتاب برحسب موضوع آنها گردآوری شده است. مباحث نظری، تاریخ معاصر، ادبیات و خاطرات شخصی از بخش‌های مختلف کتاب است و بیراه نیست که تاریخ معاصر بخشِ خواندنی و مفصل کتاب باشد، چراکه همایون کاتوزیان در این سا‌ل‌ها بیش از هر چیز به اعتبار تاریخ‌نگاری‌هایش شناخته شده است. او در مقاله «انور خامه‌ای» یکی از مطالبِ بخش تاریخ معاصر کتاب، این فعال سیاسی را از ارادتمندان ارانی می‌خواند که در زندان مارکسیست شد.


چهره‌ای تازه از حیدرخان عمواوغلی

حیدرخان عمواوغلی یکی از چهره‌های درخشان انقلاب مشروطه بود که به خصوص مورد توجه جناج رادیکال نهضت مشروطه قرار داشت. زندگی او به عنوان یک مبارز انقلابی با دیدگاه‌های چپ، مثل زندگی هر انقلابی دیگری، مسیری سنگلاخ و پرپیچ‌وخم بود. از آغاز که در شهریور 1281 خورشیدی برای نصب یک کارخانه برق در شهر مشهد به ایران آمد تا بهار سال 1290 که به اجبار تبعید از ایران رفت، زندگی او فراز و نشیب‌ها زیادی را سپری کرد. درباره زندگی و فعالیت‌های حیدرخان چندین کتاب تاکنون منتشر شده و به تازگی نیز روایتی تازه از زندگی این انقلابی سوسیالیست ایرانی منتشر شده که سوال‌هایی تازه درباره سوسیال دموکراسی در ایران طرح کرده است.


زندگی کوتاه تقی ارانی

تشکیل دادگاه برای زندانیان سیاسی پدیده‌ای تازه بود که اولین بار در مورد گروه 53 نفر برگزار شد. شاخص‌ترین چهره این گروه، تقی ارانی بود که 18 اردیبهشت 1316 در منزلش در تهران به دست پلیس رضاشاه دستگیر شد. زندگینامه تقی ارانی، مهم‌ترین چهره متفکران چپ مستقل با عنوانِ «تقی ارانی: یک زندگی کوتاه» نوشته یونس جلالی اخیرا در نشر مرکز منتشر شده است. این زندگینامه به قولِ مولفش نوعی سفرنامه است، روایت دورانی که یک قرن با ما فاصله دارد اما منظرها و مشغله‌های آن تفاوت چندانی با چالش‌های زمان حال ندارند. این از یک‌سو کُندی تغییرات بنیادی جوامع را نشان می‌دهد و از سویی این واقعیت را بیان می‌کند که تحولات تاریخی تنها پس از سپری شدن دوره‌های طولانی به وقوع می‌پیوندند. جلالی کشفیات نظریِ ارانی را موضوع محوری کتابش می‌خواند، یافته‌هایی که به قیمت جانِ قهرمان کتاب تمام شد و زندگی او را کوتاه کرد.


بعد از حمید اشرف

بازخوانیِ تاریخ معاصر خاصه روند تحولاتِ سیاسی کشور بدون پرداختن به جریانات و احزاب سیاسی موثر در ادوار مختلف ممکن نخواهد بود. یکی از این جریان‌های سیاسی «سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران» است که در تاریخ معاصر ما نقش بسزایی داشته و از این‌رو در چند دهه گذشته تفسیرها و تحلیل‌های مختلفی پیرامون عملکرد این سازمان مطرح شده است. کتاب «در وادی انقلاب» که به تازگی به گردآوری انوش صالحی در انتشارات نگاه منتشر شده است، مواضع و دیدگاه‌های سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران را در دورانِ سرنوشت‌ساز منتهی به انقلاب 57 یعنی سال‌های 1355 تا 1357 بررسی می‌کند که سازمان به مرحله تازه‌ای از مبارزه عملی وارد می‌شود که آن را «توده‌ای شدن مبارزه» می‌خواند. بررسی مواضع و دیدگاه‌های سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران به‌عنوان شاخص‌ترین جریان چپ آن دوره در آستانه انقلاب برای درک چرایی تحولات سیاسی آن دوره ضرورت دارد. «در وادی انقلاب» این امکان را فراهم می‌کند تا خواننده مشتاق تاریخ معاصر ایران با بازخوانی اسناد و مدارک سازمانی به شناختِ بی‌واسطه‌ای از مواضع یکی از مهم‌ترین جریان‌های سیاسی آن ایام دست پیدا کند. در واقع این کتاب بیش از آنکه به تحلیلِ سازوکار و افکار و عقاید این جریان سیاسی بپردازد، به گردآوری اعلامیه‌ها و سایر اسناد و مدارک مربوط به سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران در حد فاصل تیرماه 1355 تا اسفند 1357 پرداخته است.