نامه‌های پر تب‌وتاب بورخس

1401/05/31

نامه‌ها شخصی‌ترین مکتوباتِ افراد است که مکنونات درونی و احساسات و افکار پنهان و پیدای آنان را نشان می‌دهد. از این‌رو شاید از خلالِ نامه‌های افراد بیشتر می‌توان به شخصیت، تجربیات زیسته‌شان و روزگاری که سپری کردند پی برد. نامه‌ها به‌طور معمول آخرین بخش از مجموعه آثار چاپ‌شده نویسندگان هستند که گویا بیشتر به درد حرفه‌ای‌ها و منتقدان ادبی می‌آیند اما نامه‌ها خاصیت دیگری نیز دارند و آن اهمیتی است که در زندگینامه‌نویسی افراد پیدا می‌کنند. روایتِ خود افراد از آنچه بر آنان گذشته، بی‌تردید معتبرین روایت از زندگی آن‌هاست. اما اینکه نامه‌ها رد میان دیگر نوشته‌های نویسندگان و هنرمندان کمتر به‌حساب می‌آیند، شاید به این دلیل هم باشد که «نامه» رفته‌رفته ارزش اجتماعی خود را از دست داده و بیشتر خصوصی و حاشیه‌ای به شمار می‌رود. گرچه این اواخر، نامه به‌عنوان یک نوع ادبی شناخته شده و در میان ادبیات جدی و سرگرم‌کننده، جایگاهی برای خود دست‌وپا کرده‌ است. بورخس که نامه‌های او یک دهه بعد از مرگش کشف شد، نامه را تا حدی پوچ و ماحصل ایده‌های ناپخته می‌داند و البته معتقد است گاه نامه متنِ پرمایه‌ای خواهد بود.  نامه‌های او به دو تن از دوستانش که این اواخر در کتابی با عنوان «نامه‌های پر تب‌وتاب» ترجمه و منتشر شد، از ایده‌هایی خبر می‌دهد که بعدها در داستان‌ها و جهانِ نویسنده ظاهر شدند. در سالروز تولد بورخس (24 اوت 1899- 14 ژوئن 1986) مروری می‌کنیم بر نامه‌های یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن بیستم که به مناسبت صد سالگی او منتشر شد.

نامه‌های خورخه لوئیس بورخس، نویسنده نامدار آرژانتینی حدود ده سال پس از مرگ او پیدا شد. نامه‌های بورخس که همسرش، ماریا کوداما آن‌ها را در سال 1966 کشف می‌کند، شاملِ 71 نامه است، 46 نامه خطاب به سورِدا و 25 نامه دیگر که به آبرامویچ نوشته شده است. نامه‌های خطاب به سوردا نزد دختر او، پیلار بوده و مابقی نامه‌ها را نیز همسرش از طریق موسسه ادواردو. اف. کنستانتینی به دست می‌آورد و خبر این کشف را به ناشری آلمانی به نام هاینس ماینکه می‌رساند تا این گنجینه ارزشمند را در یکصدمین سالگرد تولد بورخس در سال 1977 منتشر کند. بورخس این نامه‌ها را در جوانی و در حدود سه سال به دو تن از نزدیک‌ترین دوستانش در آن سال‌ها نوشته است، خاکوبو سوردا از خانواده‌ای سرشناس و ادب‌دوست و موریس آبرامویچ، همکلاسی دوران دبیرستان بورخس در ژنو. ماجرای کشفِ این نامه‌ها را ناشر آلمانیِ آن چنین تعریف می‌کند: «در مارس 1996 تماس غیرمنتظره‌ای از ماریا کوداما که از پاریس به بارسلون در حرکت بود دریافت کردم. از مایورکا می‌آمد و در چمدانش بسته‌ای شگفت‌آور برای نشان دادن به من داشت. او را سرشار از شادی در یک هتل مرکزی ملاقات کردم؛ دلیل هیجان او را پس از این‌که پوشه آبی‌رنگی را مقابل چشمانم گشود، دریافتم. پوشه‌ای که در آن گنج ارزشمندش شاملِ یک بسته از نامه‌های دست‌نویس بورخس، به دوست مایورکایی‌اش، خاکوبو سوردا در دهه بیست بود. ماریا کوداما به لطف پیلار سوردا، دختر خاکوبو، توانسته بود نامه‌ها را برای موسسه بین‌المللی خورخه لوئیس بورخس به دست آورد. در هتل و پس از آن در فرودگاه، توانستم نگاهی کوتاه شتاب‌زده به نامه‌ها بیندازم. هنوز شگفتی خود را در برابر محتوای آن تکه‌های کاغذ و کارت‌پستال‌هایی که بر اثر مرور زمان فرسوده شده بودند به یاد دارم؛ کلمات این نامه‌های منحصربه‌فرد، که ضمن مطالعه، آن‌ها را کشف کردم، از سویی شاهد دوستی‌های پربار دوران جوانی نویسنده و از دیگر سو، سندی شگفت و هم‌زمان، گزارشی ادبی از آن دوره و خودنگار نویسنده‌ای در سپیده‌دمِ استعدادش بود. هم‌چنین، نامه‌ها سرچشمه یک سیر ادبی بی‌وقفه را نمایان می‌کردند که در دهه‌های بعد به تبلور یکی از مهم‌ترین آثار ادبی قرن بیستم می‌انجامید.»  

هاینس ماینکه، ماریا را به چاپِ این مکاتبات تشویق می‌کند و ماریا نیز به او وعده می‌دهد که اگر قرار بر چاپ این نامه‌ها باشد ناشر آن‌ها خودت خواهی بود. ماریا کوداما سر قولش ماند و در تابستان 1998 به بارسلون بازگشت و نامه‌ها را که هنوز در همان پوشه آبی‌رنگ نگه می‌داشت همراه صدها عکس از بورخس به ماینکه می‌سپارد. این نامه‌نگاری‌ها هرچند به دوران جوانی بورخس برمی‌گردد به‌نوعی نشانگر نویسنده‌ای است که بعدها به یکی از خالقان مهم‌ترین داستان‌های کوتاه ادبیات جهان بدل می‌شود. بورخس در این نامه‌ها دو تصویر متفاوت ارائه می‌دهد که به تعبیر خواکین مارکو، این دو تصویر متفاوت تنها به دلیل فرانسوی بودن مکاتبات با آبرامویچ و اسپانیایی‌زبان بودن نامه‌های سوردا نیست. از خلالِ نامه‌های بورخس به آبرامویچ می‌توان به تمایل او به کلاسیک‌ها پی برد، مکتوباتی که پس از این در اسطوره‌شناسی بورخس نمایان می‌شوند. بورخس در این سال‌ها به فلسفه نیز علاقه بسیار نشان می‌دهد، و در یکی از نامه‌هایش (نامه شماره 16) به آبرامویچ از هگل و فیخته و نئوکانتیسم و کوئن و وُنت نام می‌برد اما خود را «کانتی» معرفی می‌کند. او همچنین در نامه‌ای به سوردا (نامه شماره سه) از جمعی می‌گوید که در پالما دورهم می‌آیند تا درباره نظریات فلسفی بحث کنند و می‌نویسد: «این‌جا، جمعه‌ها، در محفل جمعی دوستانه و شبه‌فرهنگی و جنجالی داریم که بیش‌تر معلم‌ها تشکیل می‌دهد. یک نیم دوجین مرد خل‌وچل، پز از تئوری و ایسم که درباره بازگشت ابدی نیچه، مسئله ایرلندی، من و نه من، دادائیسم، انقلاب اجتماعی و به‌ناچار درباره اولترا به بحث و جدل می‌پردازیم.»

نامه‌های بورخس سرشار از ایده‌ها و تفکرات او است که  بعدها به آثارش سرایت می‌کند. در سال‌هایی که بورخس این نامه‌ها را می‌نوشت، شیوه ارتباطی دیگری در کار نبود، نه تلفن و نه پست الکترونیکی نمی‌توانست جایگزین این روش ارتباطی باشد که پیشینه ادبی برجسته‌ای داشت و از این‌روست که منتقدان ادبی، نامه‌های بورخس را دارای ارزش ادبی دانسته‌اند؛ «چنانکه گاه تغزلی و اولترائیستی می‌شوند.» خود بورخس درباره سرشت مکاتباتش در نامه‌ای به سوردا می‌نویسد: «البته یک نامه، چیزی به‌اندازه کافی پوچ است. منظورم این است که یک نفر شبه‌ایده‌هایی را که از سرش گذر می‌کند، یادداشت می‌کند و این در صورتی است که، اگر یک ساعت قبل یا یک ساعت بعد، همان نامه را بازنویسی کند، چیز متفاوتی از آب درمی‌آید. بی‌آنکه گیرنده بتواند در مقابل داربستک‌های کلامیِ فردِ قلم و کاغذ به دست، لب از لب بگشاید. البته یک نامه، می‌تواند چیزی متعالی و عرفانی نیز باشد.» 

خواکین مارکو، منتقدی که نامه‌های بورخس را در پس‌زمینه شخصیت ادبی و فکری او به‌دقت خوانده و مورد واکاوی قرار داده است، در آخر چنین نظر می‌دهد که بورخس بی‌وقفه در پی جستن ریشه‌هایی است که در پایان در جهان‌شمولی نهفته‌اند. «اما از طریق این مکاتبات درمی‌یابیم که او، جوان بی‌باک، حساس، اهل مطالعه و نگران وظایف ادبی، حال دیگر برخی از موضوعاتش را آغاز کرده است: فراگیری سریع را به فرجام رسانده، شکل گرفته است و در زندگی پر شور و شَر جوانانی اسپانیایی شرکت جسته است، نه‌تنها آثار کلاسیک را خوانده است، بلکه آثار هم‌عصران خویش را نیز مطالعه کرده است.» و از این‌روست که در داوریِ مارکو، بورخس دارای جایگاه ویژه در ادبیات جهانی به‌مثابه یکی از شخصیت‌های بزرگی است که از زبان خودش (اسپانیایی) نیز پا فراتر نهاده است.   

 

* نامه‌های پُر تب‌وتاب خورخه لوئیس بورخس، برگردان نجمه شبیری، نشر مشکی


خورخه لوئیس بورخس نشر مشکی

دیگر مطالب نقد کتاب

زندگی یک شورشی

میخائیل الکساندروویچ باکونین از چهره‌های انقلابی قرن نوزدهم بود که در 30 می 1814 در خانواده‌ای اشرافی در روسیه متولد شد. باکونین با رها کردن ارتش به جنبش رادیکال انقلابی پیوست و در کشورهای مختلفی به مبارزه پرداخت. او از مهم‌ترین چهره‌های آنارشیسم جمع‌گرا بود و با هر نوعی از قانون و حکومت مخالف بود. باکونین در سال‌های زندگی‌اش از فرانسه اخراج شد، در آلمان هم بازداشت شد و به مرگ محکوم شد. در اتریش هم همین اتفاق برایش تکرار شد و در نهایت به روسیه بازگردانده شد و در آنجا به زندان و تبعید محکوم شد اگرچه در نهایت دست به فرار زد. باکونین زندگی شگفت‌آوری داشت و نظریه سوسیالیسم آزای‌خوانه‌‌ای که در دوره پایانی عمرش مطرح کرد هنوز اهمیت دارد.  


پس از کودتا

برنامه کتاب فرانکلین، یک برنامه سازمان آمریکایی خصوصی و غیرانتفاعی بود که در سال 1331 در بحبوحه جنگ سرد تأسیس شد. نهادهای دولتی و برخی از شرکت‌های خصوصی ایالات متحده در شکل‌گیری این برنامه و حمایت مالی از آن نقش داشتند. با توجه به شرایط دورانی که موسسه فرانکلین در ایران پا گرفت و نیز نقش عمده آمریکا در شکل‌گیری این نشر، تاکنون بحث و نظرات متفاوتی درباره این موسسه و عملکرد آن شکل گرفته است که عمدتا به نقش حمایتی و تفکر حاکم بر این موسسه انتقاداتی دارد و البته بخش عمده‌ای از صاحب‌نظران نیز این موسسه را آغازگر نشر مدرن ایران می‌دانند که در عین حال بنا داشت با تسلط تفکر لیبرال، بدیلی برای تفکر مسلط چپ در ایران ایجاد کند. کتابِ «برنامه کتاب فرانکلین در ایران: آموزش و جنگ سرد فرهنگی در خاورمیانه» نوشته مهدی گنجوی تحقیقی مفصل بر مبنای اسناد و مدارک موجود درباره این موسسه است که اخیرا با ترجمه زهرا طاهری در نشر شیرازه منتشر شده است. این کتاب می‌کوشد ضمن بررسی اسناد و تحلیل تاریخیِ تأثیرات بین‌المللیِ برنامه کتاب فرانکلین (1331-1356) در زمینه صنعت چاپ و انتشار کتاب و سیاستگذاری‌های آموزشی در خاورمیانه، مناسبات بین امپریالیسم، دولت و نظام تولید دانش را نیز مورد بررسی قرار دهد.


نویسنده‌ای که از میان مردم برخاست

جلال آل‌احمد بی‌تردید یکی از مسئله‌زاترین روشنفکران و نویسندگان معاصر بوده است که موافقان و مخالفان بسیاری داشته و آرا و نظراتش به ویژه در «غرب‌زدگی» با انتقادات زیادی مواجه شده است. او از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین روشنفکرانِ صد سال اخیر ایران خوانده‌اند که حضوری فعال در فضای فرهنگی و سیاسی دورانش داشت و به‌واسطه نزدیکی و دوستی با خلیل ملکی و مصطفی شعاعیان بیش از دیگر نویسندگان زمانه‌اش به‌عنوان نویسنده‌ای سیاسی شناخته شد. امید طبیب‌زاده، پژوهشگر و منتقد ادبی، اخیرا در کتابی با عنوان «جلال آل‌احمد و معاصرانش» به جنبه‌های مختلفی از این شخصیت فرهنگی-سیاسی پرداخته است. این کتاب در چهار مقاله، مناسباتِ آل‌احمد با معاصرانش هم‌چون نیما یوشیج، همایون صنعتی‌زاده، ابراهیم گلستان و ناصر وثوقی را بازخوانی کرده و جایگاهِ تعیین‌کننده جلال آل‌احمد را در دورانش نشان می‌دهد.


انشعابیون حزب توده سخن می‌گویند

انور خامه‌ای یکی از جوان‌ترین اعضای گروه معروف به پنجاه‌وسه نفر و یکی از سران انشعاب 1326 از حزب توده بود و از شاگردان تقی ارانی به شمار می‌رفت. همایون کاتوزیان در کتابِ تازه منتشرشده خود، «تاریخ چیست؟» در مقاله‌ای به زندگیِ سیاسی انور خامه‌ای پرداخته است. «تاریخ چیست؟» مجموعه مقالات، مصاحبه‌ها و یادداشت‌های کاتوزیان در چند سال اخیر است که در این کتاب برحسب موضوع آنها گردآوری شده است. مباحث نظری، تاریخ معاصر، ادبیات و خاطرات شخصی از بخش‌های مختلف کتاب است و بیراه نیست که تاریخ معاصر بخشِ خواندنی و مفصل کتاب باشد، چراکه همایون کاتوزیان در این سا‌ل‌ها بیش از هر چیز به اعتبار تاریخ‌نگاری‌هایش شناخته شده است. او در مقاله «انور خامه‌ای» یکی از مطالبِ بخش تاریخ معاصر کتاب، این فعال سیاسی را از ارادتمندان ارانی می‌خواند که در زندان مارکسیست شد.


چهره‌ای تازه از حیدرخان عمواوغلی

حیدرخان عمواوغلی یکی از چهره‌های درخشان انقلاب مشروطه بود که به خصوص مورد توجه جناج رادیکال نهضت مشروطه قرار داشت. زندگی او به عنوان یک مبارز انقلابی با دیدگاه‌های چپ، مثل زندگی هر انقلابی دیگری، مسیری سنگلاخ و پرپیچ‌وخم بود. از آغاز که در شهریور 1281 خورشیدی برای نصب یک کارخانه برق در شهر مشهد به ایران آمد تا بهار سال 1290 که به اجبار تبعید از ایران رفت، زندگی او فراز و نشیب‌ها زیادی را سپری کرد. درباره زندگی و فعالیت‌های حیدرخان چندین کتاب تاکنون منتشر شده و به تازگی نیز روایتی تازه از زندگی این انقلابی سوسیالیست ایرانی منتشر شده که سوال‌هایی تازه درباره سوسیال دموکراسی در ایران طرح کرده است.


زندگی کوتاه تقی ارانی

تشکیل دادگاه برای زندانیان سیاسی پدیده‌ای تازه بود که اولین بار در مورد گروه 53 نفر برگزار شد. شاخص‌ترین چهره این گروه، تقی ارانی بود که 18 اردیبهشت 1316 در منزلش در تهران به دست پلیس رضاشاه دستگیر شد. زندگینامه تقی ارانی، مهم‌ترین چهره متفکران چپ مستقل با عنوانِ «تقی ارانی: یک زندگی کوتاه» نوشته یونس جلالی اخیرا در نشر مرکز منتشر شده است. این زندگینامه به قولِ مولفش نوعی سفرنامه است، روایت دورانی که یک قرن با ما فاصله دارد اما منظرها و مشغله‌های آن تفاوت چندانی با چالش‌های زمان حال ندارند. این از یک‌سو کُندی تغییرات بنیادی جوامع را نشان می‌دهد و از سویی این واقعیت را بیان می‌کند که تحولات تاریخی تنها پس از سپری شدن دوره‌های طولانی به وقوع می‌پیوندند. جلالی کشفیات نظریِ ارانی را موضوع محوری کتابش می‌خواند، یافته‌هایی که به قیمت جانِ قهرمان کتاب تمام شد و زندگی او را کوتاه کرد.


بعد از حمید اشرف

بازخوانیِ تاریخ معاصر خاصه روند تحولاتِ سیاسی کشور بدون پرداختن به جریانات و احزاب سیاسی موثر در ادوار مختلف ممکن نخواهد بود. یکی از این جریان‌های سیاسی «سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران» است که در تاریخ معاصر ما نقش بسزایی داشته و از این‌رو در چند دهه گذشته تفسیرها و تحلیل‌های مختلفی پیرامون عملکرد این سازمان مطرح شده است. کتاب «در وادی انقلاب» که به تازگی به گردآوری انوش صالحی در انتشارات نگاه منتشر شده است، مواضع و دیدگاه‌های سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران را در دورانِ سرنوشت‌ساز منتهی به انقلاب 57 یعنی سال‌های 1355 تا 1357 بررسی می‌کند که سازمان به مرحله تازه‌ای از مبارزه عملی وارد می‌شود که آن را «توده‌ای شدن مبارزه» می‌خواند. بررسی مواضع و دیدگاه‌های سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران به‌عنوان شاخص‌ترین جریان چپ آن دوره در آستانه انقلاب برای درک چرایی تحولات سیاسی آن دوره ضرورت دارد. «در وادی انقلاب» این امکان را فراهم می‌کند تا خواننده مشتاق تاریخ معاصر ایران با بازخوانی اسناد و مدارک سازمانی به شناختِ بی‌واسطه‌ای از مواضع یکی از مهم‌ترین جریان‌های سیاسی آن ایام دست پیدا کند. در واقع این کتاب بیش از آنکه به تحلیلِ سازوکار و افکار و عقاید این جریان سیاسی بپردازد، به گردآوری اعلامیه‌ها و سایر اسناد و مدارک مربوط به سازمان چریک‌‌های فدایی خلق ایران در حد فاصل تیرماه 1355 تا اسفند 1357 پرداخته است.