«1Q84» نوشته هاروکی موراکامی، نویسنده مطرح ژاپنی، از آثاری است که به سایهنویسی نیز اشاره دارد و یکی از روایتهای اصلی آن پیرامون یک سایهنویس جریان دارد.
در یکی از طولانیترین قسمتها در رمان حیرتانگیز «1Q84» نوشته هاروکی موراکامی[1] قهرمان کتاب که زنی آدمکش و لاغراندام به نام «آئومامه» است در یک مخفیگاه پنهان میشود. برای آنکه او بتواند این دوره از انزوا را پشت سر بگذارد، یک آپارتمان با مواد غذایی و مجموعه رمان «در جستجوی زمان از دست رفته»، نوشته مارسل پروست، در اختیارش قرار میگیرد.
محض رضای خدا اگر چنین اوقات فراغتی دارید، داستان او را دنبال کنید. «آئومامه»، بخت خواندن کتابی را دارد که طولانی و طاقتفرسا است اما این تلاش ارزشش را دارد. هر کسی که در باتلاق شنی رمان «1Q84» گرفتار شود، با تفکر در مورد وضعیت «آئومامه» دچار رنج و عذاب خواهد شد. بهعنوان یک خواننده تازهکار در حالی که درمییابید شهر توکیو دارای دو قمر است و موجوداتی کنترل آن را در دست دارند که از دهان یک بز مرده پدیدار میشوند، نزدیک به هزار صفحه را بدون هیچ اوج و فرودی به زحمت پیش رفتهاید. به این موجودات «افراد کوچک» گفته میشود. با وجود آنکه تنها واژهای که این موجودات به زبان میآورند «هو هو» است، اما تصور میشود که بیاندازه عاقل باشند.
تصور بر این است که آقای موراکامی نیز بسیار عاقل باشد. اما حتی پروپاقرصترین طرفداران رمان «1Q84» که سعی دارند مشکلات آشکار این کتاب را توجیه کنند، از تلنگر آن بینصیب نماندهاند. حال این پرسش مطرح میشود که آیا این اثر بیهیچ چونوچرایی جالب است؟ پاسخ منفی است، اما آقای موراکامی در قامت یک نویسنده آنقدر چیرهدست هست تا به مفاهیم نخنمای داستانسرایی اعتماد نکند. آیا این رمان به همان مفاهیم مطرحشده در رمان «1984» اثر اورول پرداخته است؟ به زحمت میتوان چنین ادعایی را مطرح کرد، اما بهتر است از مقایسه دقیق آنها بپرهیزید. آیا این اثر یک داستان علمی تخیلی است؟ درواقع در این اثر علاوه بر دو قمر، چندین مورد اشاره به «سانی و شر»[2] نیز وجود دارد. و آیا این اثر ملغمهای است از همهچیز؟ بهتر است حماقت را کنار بگذارید چراکه ممکن نیست بتوان آقای موراکامی را در قامت یک هنرمند با آن شوخطبعی و زبان کنایهآمیزش با معیارهایی ابتدایی از این دست محدود کرد.
چند کلمهای در مورد بستهبندی کتاب: سه جلدی که برای خوانندگان آمریکایی در نسخه ترکیبی «1Q84» گردآوری شده است و همچنین سه بخش از «2666» اثر روبرتو بولانیو که بهطور مشابه منتشر شده است (و خیلی بهتر)، بهخوبی با هم جور درمیآیند. هر یک از این مجموعهرمانها دارای سطرهای درخشان و گزندهای هستند که در جای جای مطالب صفحه پُرکن پخش شدهاند. اگرچه «1Q84» در آغاز از یک طرح روی جلد بهغایت هوشمندانه از چیپ کید[3] بهره میبرد تا حالوهوایی وسوسهانگیز خلق کند، اما تنها ایده کلیدی داستانی در خلق هر یک از این کتابها، در همان مجموع بخشهای آنها است. اما آیا این شیوه در متن واقعی نیز به چشم میخورد؟ نه چندان.
رمان «1Q84» بین دو شخصیت «آئومامه» و «تنگو»، که ارتباطی مرموز دارند در نوسان است. بدیهی است که آقای موراکامی تا آنجا که ممکن است در بازگویی این رابطه مرموز پیشدستی خواهد کرد. بنابراین تنگو برای اولین بار در یک طرح ادبی دیده میشود. او ویراستاری را با نام «کوماتسو» میشناسد که او نیز با دختری 17 ساله آشناست که داستان جالبی با عنوان «عروسکی از هوا» را نوشته است. اما این داستان میتواند بهتر از این هم باشد اگر «تنگو» توافق کند که بهعنوان سایهنویس آن را بنویسد. سپس «کوماتسو» در یک رقابت وارد میشود و مطمئناً دختر جایزه را میبرد و هیجانی را در رسانهها ایجاد میکند. همانطور که «کوماتسو» با اشتیاقی ناخوشایند و بیوقفه اشاره میکند، «عروسکی از هوا» بسیار بزرگ خواهد بود - بزرگ از نوع موراکامی- در فهرست پرفروشترینها. «تنگو» با دختری آشنا میشود که «فوکا آری» نام دارد، گرچه این نام، نام واقعی او نیست. و پرهیز از به کار بردن نام واقعی در بیشتر کتاب ازجمله ترفندهای خلاقانه آقای موراکامی است.
1.«1Q84»، رمانِ مطرح هاروکی موراکامی، تاکنون چندین بار توسط مترجمان مختلف به زبان فارسی منتشر شده و ازجمله آنها، ترجمه مهدی غبرایی از این رمان است که در انتشارات کتابسرای نیک منتشر شده است.
2. یک گروه دونفره موسیقی متشکل از زوج سانی بونو و شر که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی فعالیت میکرد.
3. طراح گرافیک، نویسنده و ویراستار اهل ایالاتمتحده آمریکا.