نویسنده در سایه

پنج نویسنده مشهوری که سایه‌نویس هم بودند

سینکلر لوئیس، نویسنده معروفِ برنده نوبل ادبی
ترجمه مریم فرحزاد
1399/09/04

موفقیت در نویسندگی مستلزم داشتن این مهارت است که نویسنده بتواند بیان خود را در خدمت انعکاس صدای شخصی دیگر قرار دهد؛ مهارتی که موجب شد برخی نویسندگان مشهور با داشتن بیانی متمایز در آن تبحر یابند.

نویسندگان موفق کسانی هستند که بیان واضح و متمایزی دارند. در حالی که آثار جین آستین با نوعی دلبستگی سرخوشی‌آور نسبت به طبقه اشراف و زمین‌دار انگلیس شناخته میشود، شخصیت‌ها و حال‌‌و‌هوای نمادین آثار استیون کینگ به‌راحتی قابل درک و بی‌اندازه ملموس‌اند. اما ممکن است این حقیقت مایه شگفتی‌تان شود اگر بدانید که این نویسندگان مشهور قبل از آنکه در حرفه نویسندگی به شهرت برسند، به‌عنوان سایه‌نویس[1] شناخته می‌شدند.

1. سینکلر لوئیس

سینکلر لوئیس به‌عنوان نویسندهای که در سال 1930 جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد، به‌ دلیل برداشت شخصی‌اش از زندگی آمریکایی‌ها در رمان «ببیت» (1922) و «خیابان اصلی» (1920) مورد توجه قرار گرفت. او پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه ییل، ​​با فروش طرح‌های داستانی اولیه به جک لندن، زندگی‌اش را می‌گذراند. جک لندن نیز از این طرح‌های داستانی برای نوشتن رمانش با نام «بنگاه آدمکشی» و یک مجموعه داستان کوتاه استفاده کرد. کار سایه‌نویسی لوئیس راه را برای همکاری موقت او با تنیسور آمریکایی، موریس مک لوفلین باز کرد. بر همین اساس، سینکلر لوئیس کتاب «تنیس به شیوهای که من آن را بازی می‌کنم» را برای او نوشت.

2. اچ. پی. لاوکرفت

طرفداران ژانر ترسناک، اچ. پی. لاوکرفت را به‌عنوان خالق بسیاری از آثار کلاسیک ترسناک ماورایی/‌علمی تخیلی می‌شناسند. این نویسنده با چهره‌ای تکیده و استخوانی زمانی به شهرت رسید که مجله ادبی وِیرد تِیلز (Weird Tales) داستانهای کوتاهش، ازجمله داستانی با عنوان احضار کُثِلهو (The Call of Cthulhu) را از او خرید. جی. سی. هنبرگر، بنیانگذار مجله «ویرد تیلز»، لاوکرفت را به‌عنوان یک سایه‌نویس استخدام کرد تا روایتی از شعبده‌باز هری هودینی را، که به تصور افراد بسیاری روایتی واقعی بود، تحت عنوان کتابی با نام «در زیر اهرام» بنویسد. هودینی که تحت تأثیر اثر نهایی قرار گرفته بود، لاوکرفت و سی. ام. اِدی جونیور را به‌عنوان سایه‌نویس استخدام کرد تا کتابی با عنوان «سرطان خرافات» را به نگارش درآورند. این کتاب تحلیلی از خرافات در تمام اعصار را ارائه می‌داد. نسخه خطی 31 صفحهای این اثر در سال 2016 به حراج گذاشته شد و به قیمت 28000 دلار به فروش رسید.

3. کاترین آن پورتر

پس از یک رابطه ناموفق و تشخیص بیماری کشنده برونشیت، حالا این موهای سفید کاترین آن پورتر بود که به نمادی از استقامت و آسیب‌دیدگی او تبدیل شد. او که بومی تگزاس بود، در سال 1919 به دهکده گرینویچ نقل مکان کرد و علاوه بر اینکه یک سایه‌نویس بود، داستان‌هایی را نیز برای کودکان نوشت. او به‌عنوان سایه‌نویس، رمان «ازدواج چینی من» را که در سال 1921 منتشر شد، برای مای تیام فرانکین را به نگارش درآورد. پورتر که بیشتر به خاطر رمان «اسب رنگ‌پریده، سوار رنگ‌پریده» معروف بود، جایزه پولیتزر در حوزه داستان‌نویسی را برای مجموعه داستان‌هایش دریافت کرد. این داستا‌‌‌‌نها که در‌‌واقع مجموعهای از مشاهدات این نویسنده را در بر میگیرد مبتنی بر میراث فرهنگی او در تگزاس است.

4. ریچارد فلانگان

نویسنده استرالیایی، ریچارد فلانگان، که شهرتش را مدیون اثری با عنوان «کتاب گلد‌ ماهی» است، داستانهای ادبی، مقاله‌های سیاسی و مجموعهای از سخنرانی‌ها را به رشته تحریر درآورده است. او همچنین به‌عنوان سایه‌نویس زندگینامه جان فردریش، جنایتکار استرالیایی را نوشت که متهم به کلاهبرداری علیه شورای امنیت ملی استرالیا بود. حتی پس از آنکه فردریش سه هفته قبل از شروع فرآیند تکمیل این زندگینامه خودکشی کرد، فلانگان با پیشنهاد قرارداد 10 هزار دلاری برای تکمیل این اثر در شش هفته موافقت کرد. این زندگینامه با عنوان «نام رمز یاگو» پس از مرگ فردریش منتشر شد. جدیدترین رمان فلانگان با عنوان «اول شخص» الهام‌گرفته از تجربه او به‌عنوان سایه‌نویس است، داستانی ترسناک و مهیج را درباره یک سایه‌نویس و مشتری کلاهبردار او روایت می‌کند.

5. سیدونی‌گبریل کولت

سیدونی‌گبریل کولت، نویسنده فرانسوی، با نوشتن کتاب‌هایی که همانند انزجار شدید او از هنجارهای اجتماعی حکایت از ساختارشکنی او داشتند، به دلیل تمایلات نامتعارفش در اوایل دهه 1900 مشهور بود (ممکن است این نام پس از تماشای نقش‌آفرینی کیرا نایتلی در فیلم «کولت» محصول سال 2018، برایتان آشنا باشد.). چهار رمان اول او، یعنی همان مجموعه‌های «کلودین»، شباهت زیادی به شرح‌حال‌نویسی داشتند که با نام شوهرش، هنری گوتیه ویلار منتشر شدند. ویلار که پیش از آن به‌عنوان یک چهره مشهور ادبی شناخته می‌شد، کولت را در خانه حبس و او را وادار به نوشتن کرد. تنها پس از جدایی آن‌ها در سال 1906 بود که كولت آثار خود را پس گرفت و آثار مشهوری مانند «شری» و «ژی ژی» را خلق كرد.

1. «سایه‌نویس» یا «نویسنده در سایه»، شخصی است که در قبال دریافت دستمزد برای دیگران مینویسد و آثارش با نام آن افراد منتشر می‌شود.


سایه‌ نویس نویسنده در سایه سینکلر لوئیس مریم فرحزاد لاوکرفت

دیگر مطالب زندگی دیگران

چگونه سوسیالیست شدم

هلن کلر در سال 1880 در خانواده‌‌ای متوسط در آمریکا متولد شد. در حالی که هنوز چند ماه بیشتر از عمرش نگذشته بود به علت بیماری مهلکی که می‌رفت تا جانش را بگیرد، بینایی و شنوایی‌اش را از دست داد. یکی از نقاط عطف زندگی هلن کلر، زمانی است که آن سولیوان، معلم و مددکار اجتماعی، کار تعلیم و تربیت او را به عهده می‌گیرد. الکساندر گراهام بل این معلم را معرفی و پیشنهاد کرده بود. آن سولیوان روش‌های نوینی برای آموزش هلن کلر به کار برد و او به مرور توانایی‌های خود را در عرصه‌های مختلفی چون ادبیات و شعر نشان داد. این سبب شد که کلر مورد توجه زیادی قرار بگیرد و حکایت‌های او و معلم‌اش به داستانی قابل توجه در سطحی عام بدل شود. اما زندگی کلر وجهی دیگر هم داشت که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مبارزات انقلابی کارگران علیه سرمایه‌داری و آرمان سوسیالیسم کلر را هم با خود همراه کرد. به این ترتیب هلن کلر به چهره‌ای مهم در جنبش‌ سیاسی چپ در امریکا و همچنین مبارزات زنان در آن دوران بدل شد. 


چشم‌انداز انقلابی رهایی زنان

کلارا آیسنر، یا آن‌گونه که مشهور است کلارا زتکین، در پنجم ژوئیه 1857 در آلمان متولد شد و در بیستم ژوئن 1933 در هفتادوشش سالگی در مسکو درگذشت. او اصلی‌ترین کسی است که روز 8 مارس را به عنوان روز جهانی زن پیشنهاد داد و اگرچه این مهمترین دلیل شهرتش به شمار می‌رود، اما نگاهی به زندگی‌ زتکین نشان می‌دهد که او در تمام عمرش برای آزادی و زندگی بهتر زنان و کارگران مبارزه کرد و با تلاش‌ها و نظریات او اتصال سوسیالیسم و فمینیسم محکم‌تر و قوام‌یافته‌تر شد. زتکین از نظریه‌پردزان، سازمان‌دهندگان و رهبران جنبش بین‌المللی زنان و جنبش کمونیستی بود که اگرچه در ایران کمتر مورد توجه بوده، اما آثاری از او و درباره‌اش در سال‌های مختلف به فارسی ترجمه شده‌اند و نگاهی به این آثار نشان می‌دهد که نوشته‌ها و گفته‌های او هنوز حایز اهمیت‌اند و به کار امروز می‌آیند. نقل شده که در مراسم خاکسپاری کلارا زتکین در مسکو بیش از ۶۰۰ هزار نفر شرکت کردند و خاکستر جسدش در دیوار کرملین به خاک سپرده شد. 


خشونت، مرگ و رستگاری

کورمک مک‌کارتی، رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس آمریکایی که به‌خاطر اقتباس‌های سینمایی از آثارش به شهرتی فراگیر دست یافت، چند روز پیش، در 13 ژوئن (23 خرداد ماه) در سن 89 سالگی درگذشت. مک‌کارتی به‌گزارشِ «هالیوود ریپورتر» از بزرگ‌ترین رمان‌نویسانِ آمریکا به شمار می‌رفت که با رمان «جاده» توانست جایزه ادبی معتبر پولیتزر را کسب کند و رمانِ مطرح او «جایی برای پیرمردها نیست» دستمایه ساختِ فیلم سینمایی برادران کوئن در سال 2007 بود که اسکار بهترین فیلم و فیلمنامه اقتباسی را دریافت کرد. مک‌کارتی را راویِ خشونتِ آمریکایی خوانده‌اند، نویسنده‌ای که خشونت، مرگ و رستگاری از مضامینِ محوری آثار او بوده است. 


چپ ملی

فریبرز رئیس‌دانا در اسفند 1377 در مقاله‌ای نوشته بود که گویا این تقدیر ماست که پیش از نوروز و آغاز سال جدید حوادثی ناگوار «خُلق ما را تنگ و روحمان را چنان اندوهگین سازد» که دیگر شوقی برای برگزاری عید نباشد یا اگر بنا باشد «عیدانه‌ای تقدیم کنیم ناگزیر باشیم پیش از آن در رثای از دست رفتگان پیش‌گفتاری بیاوریم.» تقدیر چنین بود که خود او نیز تنها چند روز پیش از نوروز در شمار «از دست رفتگان» قرار بگیرد. مرگ رئیس‌دانا در روزهای پایانی اسفند 1398 و آن هم به دلیل کرونا دشوارتر و تلخ‌تر بود. فریبرز رئیس‌دانا شمایل دقیق یک روشنفکر متعهد بود: اقتصاددان دردمند، شاعر و منتقد، فعال سیاسی چپ، پژوهشگر علوم اجتماعی و عضو برجسته کانون نویسندگان ایران. رئیس‌دانا در دی‌ماه 1323 در روستای ابراهیم‌آباد قزوین متولد شده بود و در 26 اسفند 1398 در تهران درگذشت. از او کارنامه‌ای پربار باقی مانده است و می‌توان او را نماد چپی که گرایش‌های عمیق ملی داشت در نظر گرفت.


سرنوشت روشنفکران ژیواگو

تا پیش از آنکه پاسترناک رمان دوران‌سازِ «دکتر ژیواگو» را بنویسد و سرسختانه تصمیم به انتشار آن بگیرد، کسی در شوروی او را به‌عنوان یک «مخالف» نمی‌شناخت. اما تصمیم قاطع او به انتشار رمانش در ایتالیا سرآغاز رسم و روال ادبی تازه‌ای در روسیه پس از استالین شد. پاسترناک تحت فشار حزب کمونیست و مخالفت کانون نویسندگان شوروی جایزه نوبل 1958 را نپذیرفت. برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم، سانسور بدخیم اتحاد شوروی را شکست و پاسترناک توانست روایت هولناک خود را از سرنوشت روشنفکران شوروی منتشر کند، روایتی که از پسِ سالیان دورودراز همچنان برای درکِ موقعیت نسلی از روشنفکران روسیه که در دوران استالین و انقلاب بلشویکی زیستند، معتبر است. رمان «دکتر ژیواگو» شصت‌وشش سال پیش در چنین روزهایی در خارج از شوروی منتشر شد و انقلابی ادبی در دوران بعد از استالین بود که به دوره «آب شدن یخ‌ها» موسوم است.


تبعیدی‌ها

پابلو نرودا، شاعر و مبارز مطرح آمریکای لاتین، هم‌رزم آلنده و برنده نوبلِ ادبیات در سال 1971 است. نفتالی ریکاردو ری‌یس باسو آلتو، معروف به پابلو نرودا زندگی ادبی و سیاسیِ پرفراز و نشیبی داشت. او از تبار شاعرانی بود که مبارزه را سرشته در هنر می‌دانست و کنشگری و شعر را هم‌پای هم مهم می‌شمارد. نرودا در 12 ژوئیه سال 1904 در خطه پارال کشور شیلی به دنیا آمد. او هنوز چهارده سال نداشت که نخستین مقاله‌ خود را در نشریه‌ای محلی به چاپ رساند و چند سال بعد، هنوز به بیست‌سالگی نرسیده بود که سیزده قطعه شعر در مجله‌ای منتشر کرد. از آن بعد تمام اشعار نرودا رنگی سیاسی دارد و همین امر آوازه او را از شیلی به آمریکای لاتین فراتر می‌برد. او دیگر شاعری برای تمام امریکای لاتین است که از رنج‌ها و خشم‌ها مردمان این خطه می‌سراید. از مهم‌ترین بزنگاه‌های زندگی نرودا ایراد خطابه «من متهم می‌کنم» در ششم ژانویه 1948 در مجلس سنا بود که منجر به صدور حکمِ عزل او از سناتوری مجلس توسط دیوان عالی شیلی شد و البته دیوان به همین حکم بسنده نمی‌کند و قصد بازداشت او را دارد. این اتفاق در سراسر امریکای لاتین بازتابی گسترده پیدا می‌کند و بسیاری به هواداری از او برمی‌خیزند و سرانجام نرودا ناگزیر به ترک وطن می‌شود. در زادروز نرودا، بخشی از خاطراتِ این شاعر چپ‌گرا از سفرش به شوروی را مرور می‌کنیم که در آنجا با شاعرانی همفکر خودش دیدار می‌کند، شاعرانی تبعیدی‌ که برای گرامی‌داشتِ پوشکین گرد هم آمده‌اند.


در سایه جنوب

ویلیام فاکنر از مهم‌ترین داستان‌نویسان جهان است که در ایران هم به خوبی شناخته می‌شود و بسیاری از آثار او توسط مترجمان مختلف به فارسی منتشر شده است. او را نویسنده جنوب نامیده‌اند و این جنوب هم جغرافیایی است و هم ادبی. او با با سبک خاص داستان‌نویسی‌اش و نیز تصویر درخشانی که از زندگی مردمان جنوب امریکا به دست داده در تاریخ داستان‌نویسی جاودانه شده است. فاکنر در زمان حیاتش برنده نوبل ادبیات شد و آثارش تا امروز همواره مورد توجه بوده و از زوایای مختلف بررسی شده است. فاکنر علاقه‌ای به صحبت کردن درباره زندگی شخصی‌اش نداشت و به‌خصوص از سال‌های کودکی او اطلاعات زیادی در دست نیست با این‌ حال، زندگی‌نامه‌نویسان متعددی به سراغش رفته‌اند و دوره‌های مختلف زندگی او را تصویر کرده‌اند. فاکنر در 25 سپتامبر 1897 متولد شد و در سال 1962 درگذشت.