حكايت همچنان باقی

زرين‌كوب و كارنامه پربارش

1401/06/23

عبدالحسین زرین‌کوب در بیست‌وهفتم اسفند 1301 در بروجرد متولد شد و تحصیلات ابتدایی‌اش را در شهر زادگاهش گذراند. پدر او، عبدالکریم، پیشه‌وری دین‌دار بود و با تشویق‌های او بود که زرین‌کوب در دوره متوسطه به تحصیل علوم دینی و فقه و تفسیر اسلامی و زبان و ادبیات عرب هم پرداخت. در 1319 دبیرستان را به پایان رساند و یکسال بعد به رغم اینکه در امتحان ورودی دانشکده حقوق تهران رتبه اول را به دست آورد اما به الزام پدرش مجبور شد به زادگاهش برگردد و در آنجا به معلمی مشغول شود. علامه دهخدا که آن زمان رئیس دانشکده حقوق بود از اینکه چنین دانشجویی را از دست می‌دهد اظهار تاسف کرده بود. اما زرین‌کوب پس از چند سال توانست به دانشکده ادبیات برود و تا مقطع دکتری پیش برود. او معلمی و سپس تدریس در دانشگاه را رها نکرد و در کنار کارهای متعددی که در طول عمرش انجام داد به تدریس هم پرداخت. زرین‌کوب نویسنده‌ای پرکار بود و بیش از پنجاه جلد کتاب و چهارصد مقاله در حوزه‌های ادبیات فارسی، تاریخ قدیم و جدید ایران و عرفان و تصوف نوشت. زرین‌کوب در زمستان 1377 برای درمان بیماری به امریکا رفت و سرانجام در 24 شهریور 1378 در تهران درگذشت.

در شرح حال عبدالحسین زرین‌کوب گفته شده که او در جوانی‌اش و پیش از آنکه به دانشگاه برود، چنان علاقه‌اي به خواندن و یادگرفتن داشته که هر کتابی را از ادبیات و تاریخ و فلسفه گرفته تا ریاضی و فیزیک و علوم طبیعی و زیست‌شناسی می‌خوانده و شوق زیادی در آموختن زبان‌های فرانسوی، انگلیسی و آلمانی داشته است. زرین‌کوب در 1323 و در حالی که تنها بیست‌ودو سال داشت، رساله «فلسفه شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری» را منتشر کرد و این نشان می‌دهد که او در آن سن و سال تا چه حد مطالعه داشته است. ایرج افشار درباره این کتاب نوشته: «… زرین‌کوب نویسندگی و شوق راستین بدان را از بروجرد آغاز کرد و در سال 1323 کتاب فلسفه شعر یا تاریخ تحول شعر و شاعری در ایران را با نام عبدالحسین زرین‌کوب دژم انتشار داد. این کتاب اول‌بار در مجله سخن (شماره شهریور 1324) مورد معرفی و نقد قرار گرفت و چون در آن معرفی گفته شده بود که در این اثر از ادبیات ایران و شعر فارسی به مقوله‌ای غیر از آنچه تا آن زمان در تواریخ ادبی مطرح بوده است سخن گفته شده است طبعا نام زرین‌کوب دژم برای همدورگان و همسن و سالان او عنوانی پیدا کرد. من هم از آنجا با نام او آشنا شدم و چندی نگذشت که با هم آشنا شدیم و دوستی ما قوام گرفت و بدین پایه رسید که امروز من به الطاف او مستظهرم.»

زرین‌کوب پس از پایان تحصیلات متوسطه‌ با وقفه‌ای چند ساله به تهران آمد تا به تحصیل در دانشگاه بپردازد. او در 1324 در هر دو امتحان ورودی دانشکده معقول و منقول و دانشکده ادبیات رتبه اول را کسب کرد اما در رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه تحصیل داد و در 1327 با کسب مقام اول درسش را به پایان رساند و سال بعد در همین رشته به دوره دکتری رفت. در همان سال‌هایی که در دانشگاه درس می‌خواند شغل معلمی را که پیش از ورود به دانشگاه در شهر زادگاهش به آن مشغول بود ادامه داد و در دبیرستان‌های تهران درس داد و در کنار این‌ها به ترجمه و نوشتن هم پرداخت. او یکی از آثار مشهورش با عنوان «دو قرن سکوت» را که سرگذشت حوادث تاریخی ایران در دو قرن اول اسلام است در 1330 منتشر کرد.

زرین‌کوب هنوز دوره دکتری را به پایان نرسانده بود که در کنار تعدادی دیگر از استادان و پژوهشگران طراز اول برای مشارکت در ترجمه مقاله‌های «دایره‌المعارف اسلام» طبع هلند دعوت شد و این البته تنها تجربه زرین‌کوب در این حوزه نبود چرا که او بعدها از این تجربه در همکاری با «دایره‌المعارف اسلام»، «دایره‌المعارف فارسی» و «دانشنامه ایرانیکا» استفاده کرد. در 1334 او از رساله دکتری‌اش با عنوان «نقدالشعر، تاریخ و اصول آن» به راهنمایی بدیع‌الزمان فروزانفر دفاع کرد و پس از مدتی تدریس در سال 1335 با درجه دانشیاری به تدریس تاریخ اسلام و تاریخ ادیان و تاریخ کلام و تاریخ تصوف اسلامی پرداخت و چند سال بعد به رتبه استادی دانشگاه تهران ارتقا پیدا کرد. زرین‌کوب استاد شناخته‌شده‌ای بود و در سال‌های 1347 تا 1349 به عنوان استاد مهمان برای تدریس به دانشگاه‌های لس‌آنجلس کالیفرنیا و پرینستون دعوت شد و بعد از بازگشت به ایران دوباره در دانشگاه تهران به تدریس ادامه داد.

زرین‌کوب در عمر هفتادوهفت ساله‌اش، در حوزه‌های مختلفی به پژوهش و نوشتن کتاب پرداخت و آثار متعددی منتشر کرد اما ایرج پارسی‌نژاد معتقد است که دلبستگی اصلی زرین‌کوب بیشتر نقد ادبی بوده که از روزگار نوجوانی اولین اثرش را به آن اختصاص داده است. پارسی‌نژاد درباره دامنه اطلاعات زرین‌کوب نوشته: «آشنایی زرین‌کوب با شیوه تحقیق علمی اروپایی و معارف قدیم و جدید و میراث فرهنگ و تاریخ و ادبیات ایرانی موجب شده که آثار او ناظر بر تحقیقات دیروز و امروز و مستند به شواهد و ماخذ ایرانی و اروپایی باشد.»

زرین‌کوب آثار متعددی منتشر کرد و به نوعی می‌توان گفت تمام عمرش به نوشتن مشغول بود. همسرش، قمر آریان اما نوشته كه حجم آثار زرين‌كوب بيش از اينها بوده كه البته عادت قديمي خود زرين‌كوب باعث شده برخي از نوشته‌هايش هيچ‌گاه منتشر نشوند: «یک‌چیزش اما هیچ عوض نشده است: بی‌نظمی و شلوغی نومیدکننده‌ای که در کارهایش هست. هنوز هم مثل بچه‌مدرسه‌ای‌ها دائم کاغذ و قلمش را گم می‌کند مثل شاگردان دبستانی دایم دنبال یادداشت‌ها و دفترهای گمشده‌اش می‌گردد و با دستپاچگی و اضطرابی که همیشه در این جستجوها از خود نشان می‌دهد حوصله خود، حوصله من، و حوصله  هرکس را که در خانه ماست سر می‌برد. گاه‌گاه با خود فکر می‌کنم اگر این شلوغی و بی‌نظمی در کارش نبود حاصل کارش چقدر غنی‌تر و سرشارتر بود.»

اگرچه عمده شهرت زرين‌كوب به خاطر آثار او در حوزه نقد ادبي و تاريخ است اما در كارنامه او حتي شعر و داستان هم ديده مي‌شود و اين نكته‌اي است كه فريدون مشيري سال‌ها پيش به آن اشاره كرده و نوشته بود: «زرين‌كوب استاد تاريخ و ادب را بيش از چهل سال است مردم مي‌شناسند و از شهرت جهاني اين مورخ گرانقدر همه آگاهند. اما زرين‌كوب شاعر و داستان‌سرا را بايد از نو شناخت و درباره آن سخن گفت.»

 

منابع:

- تنها همين يك شعر، تنها همين يك داستان، فريدون مشيري، در یادگارنامه استاد دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، به کوشش علی دهباشی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول اسفند 1376.

- روایت یک شاهد عینی، قمر آریان (زرین‌کوب)، در یادگارنامه استاد دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، به کوشش علی دهباشی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول اسفند 1376.

- زرین‌کوب سی ساله، ایرج افشار، در یادگارنامه استاد دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، به کوشش علی دهباشی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول اسفند 1376.

- زرین‌کوب و نقد ادبی، ایرج پارسی نژاد، نشر سخن، 1392.


عبدالحسین زرین‌کوب

دیگر مطالب تاریخ شفاهی

نبرد با سیاست

 باقر پرهام، مترجم و از روشنفکران موثر و نامدار معاصر، هفتم خرداد در دیار غربت و در آستانۀ 88  سالگی چشم از جهان فروبست. باقر پرهام تفکرات چپ داشت اما همواره بر استقلال رأی خود و تلقی خاصی که از مارکسیسم داشت و گاه از جریان چپ مسلط فاصله می‌گرفت، اصرار می‌ورزید. او مترجم و پژوهشگری تمام‌وقت و پرکار بود و آثار مبنایی و ارزشمندی در طول عمر خود به یادگار گذاشت. آثار مهمی از کارل مارکس مانندِ ترجمه «گروندریسه» (مبانی نقد اقتصاد سیاسی) همراه با احمد تدین، «نبردهای طبقاتی در فرانسه از ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۰»، «هیجدهم برومر لوئی بناپارت»، آثاری از هگل با عنوانِ «استقرار شریعت در مذهب مسیح» و «پدیدارشناسی جان»، هم‌چنین کتاب‌هایی از امیل دورکیم، ریچارد سنت، لئو اشتراوس، میشل فوکو، روژه گارودی و ریمون آرون از آثار مهمِ به‌جامانده از او است. پرهام دانش‌آموخته دکترای جامعه‌شناسی از فرانسه بود و نیز، از اعضای موثر کانون نویسندگان ایران بود که در دورانِ طلاییِ کانون نقشی عمده و محوری داشت و در سال ۱۳۵۸، همراهِ احمد شاملو، محسن یلفانی، غلامحسین ساعدی و اسماعیل خویی، از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران بودند. او یکی از سخنرانان اصلی ده شب گوته نیز بود که در تاریخ ادبیات و روشنفکری معاصر به‌عنوان مهم‌ترین رویداد انقلابیِ ادبی از آن یاد می‌کنند.


از زندان به گورستان

سازمان فداییان خلق ایران در آغاز چهار نظریه‌پرداز داشت که هریک در متونی جداگانه به استدلال درباره مبارزه مسلحانه پرداخته‌اند. یکی از این‌ها، حسن ضیاءظریفی است که به همراه بیژن جزنی به نسل اول روشنفکران انقلابی مارکسیستی تعلق دارد که رویکرد مبارزه مسلحانه را در مبارزه با استبداد شاه برگزیدند. پژوهش‌های تازه می‌گویند نویسنده جزوه‌ای که با عنوان «تز گروه جزنی» در سال 1351 منتشر شد ضیاءظریفی بوده است. او و دیگر روشنفکران انقلابی هم‌عصرش، به نسلی تعلق دارند که در بستر اجتماعی و سیاسی پس از کودتای 28 مرداد 32 به عرصه رسیدند و شاهد و درگیر شکست‌ها و بن‌بست‌های مبارزه مدنی و سیاسی از طریق حزب توده و جبهه ملی بودند. حسن ضیاءظریفی ده سال از عمر کوتاه سی و شش ساله‌اش را در زندان‌های شاه گذراند و در نهایت در روز 29 فروردین 1354 در یکی از هولناک‌ترین جنایات حکومت شاه چشم و دست بسته به همراه تعداد دیگری از زندانیان بی‌دفاع در تپه‌های اوین تیرباران شد.


من یک معلمم

اردیبهشت را می‌توان ماه معلمان نامید چرا که این ماه با نام سه چهره درخشان آموزش نوین در ایران و همچنین مبارزات معلمان در ایران معاصر پیوند خورده است. یازدهم اردیبهشت سالروز درگذشت محمد بهمن‌بیگی، بنیان‌گذار آموزش عشایری و برنده جایزه یونسکو برای فعالیت‌هایش در این زمینه است، دوازدهم اردیبهشت سالروز کشته شدن ابوالحسن خانعلی در تجمع اعتراضی معلمان مقابل مجلس در سال 1340 است و نوزدهم اردیبهشت نیز زادروز جبار باغچه‌بان است که اگرچه بیشتر با آموزش ناشنوایان به یاد آورده می‌شود اما او همچنین معلمی پیشرو در جهت حمایت از حقوق معلمان هم بود. آموزش ناشنوایان در ایران در سال 1305 شمسی توسط جبار باغچه‌بان پایه‌گذاری شد. جبار باغچه‌بان با نام اصلی جبار عسگرزاده در نوزدهم اردیبهشت سال 1264 شمسی در ایروان متولد شد و در آذر 1345 از دنیا رفت. او در طول عمرش کارهای مهم و مختلفی انجام داد اما در وهله اول معلم بود، معلمی که همواره برای عقایدش مبارزه کرد و چهره‌ای جاودان در تاریخ معاصر ایران شد.


مخالفت با وضع موجود

«اگر حدود صد سال پیش که نجف دریابندری هنوز به ‌دنیا نیامده بود، پدر بوشهری‌اش در بصره پیشنهاد انگلیسی‌ها برای گرفتن تابعیت عراق را می‌پذیرفت و همان‌جا می‌ماند و به کار راهنمایی کشتی‌هایی خارجی و به آبادان نمی‌رفت، شاید هرگز خبر درگذشت پسرِ آن پدر که بعدها در آبادان به‌دنیا آمد، هیچ اهمیتی نمی‌داشت. اما ناخدا خلف بوشهری پس از چندین سال کار در بصره به آبادان می‌رود و پسرش چشم می‌گشاید و سی ‌چهل سال بعد می‌شود نجف دریابندریِ مترجم که ‌هنگام مرگ در نود سالگی آوازه ادبی و فراملی داشت.» نجف دی یا بهمن ۱۳۰۹ در آبادان متولد شد. پدرش شناسنامه‌اش را یک سال جلوتر گرفت تا او را زودتر به مدرسه بفرستد. در آن زمان کشتی‌های نفتکش اروپایی بین آبادان و کلکته در رفت‌وآمد بودند. آبادان بندر شده بود و چند نفر پایلوت کشتی‌ها بودند. پدر نجف یکی از آن پایلوت‌ها بود که در اصل از اهالی بوشهر بود. نجف دریابندری بی‌شک از مطرح‌ترین مترجمان ایرانی و از نسل مترجمان جریان‌سازی است ک طی حدود شش دهه در عرضه ترجمه و نقد حضوری چشمگیر و تأثیرگذار داشته است. او ۱۵ اردیبهشت 1399 در اوج روزهای همه‌گیری کرونا بر اثر بیماری و کهولت از دنیا رفت.


اما نباید ناامید بود

دکتر غلامحسین صدیقی را پدر علم جامعه‌شناسی در ایران نامیده‌اند و از این نظر نام او در حوزه علوم اجتماعی در ایران جاودانه شده است. به جز فعالیت‌های علمی، صدیقی در سیاست هم حضوری پررنگ داشت و به عنوان وزیر پست، تلگراف و تلفن در دولت اول و وزیر کشور در دولت دوم محمد مصدق حضور داشت. پس از کودتای 28 مرداد 1332 او نیز دستگیر و محاکمه شد و به زندان افتاد. او بعدها وقایع روز 28 مرداد را شرح داد که روایتی خواندنی و از نزدیک از روز کودتا است. صدیقی از بنیانگذاران کنگره هزاره ابوعلی سینا بود اما زمانی که کنگره در اردیبهشت ۱۳۳۳ در همدان تشکیل شد خود او در زندان لشکر ۲ زرهی تهران به سر می‌برد. صدیقی در آذر 1284 متولد شد و در نهم اردیبهشت ماه 1370 از دنیا رفت.


دق‌مرگی

در زمانه‌ای بحرانی و پرتلاطم عجیب‌ترین و مهم‌ترین خبرها هم تنها چند ساعت یا نهایتا یکی دو روز مورد توجه قرار می‌گیرند و در سیر بی‌پایان اخبار زود به حاشیه رفته و فراموش می‌شوند. این خبر که کیومرث پوراحمد دیگر فیلمی نخواهد ساخت یکی از خبرهای نه چندان مهم چند ماه پیش بود که توجه زیادی هم به خود جلب نکرد. پوراحمد اگرچه در نشست پرسش و پاسخ آخرین فیلم‌اش، «پرونده باز است»، غایب بود اما در همین نشست اعلام شد که او به عوامل این آخرین فیلمش گفته که دیگر چیزی نخواهد ساخت. در آن برهه شرکت نکردن پوراحمد در جشنواره فیلم فجر بیشتر از خداحافظی‌اش از سینما مورد توجه قرار گرفت. شاید تصور این بود که کارگردان 73 ساله در شرایطی خاص حرفی زده و پس از مدتی حرفش را پس می‌گیرد و باز به سینما بازمی‌گردد. زمان زیادی لازم نبود تا مشخص شود وضعیت برای پوراحمد به حدی وخیم بوده که او نه فقط نمی‌خواهد فیلم دیگری بسازد بلکه اساسا دیگر نمی‌خواهد به زندگی ادامه دهد.


شاعر حماسه‌های شکست

مهدی اخوان ثالث، شاعر قطعه مشهور «زمستان» از مهم‌ترین شاعرانِ مدرن ایران است که او را شاعر حماسه‌های شکست هم خوانده‌اند. اخوان دهم اسفند 1307 در توسِ خراسان به دنیا آمد و در همان‌جا هم برای همیشه آرام گرفت. به‌رغم اینکه شعرهایش رنگ‌وبوی سیاسی داشت و مهم‌ترین شعرهایش پیرامون وقایع سیاسی بود، خودش را سیاسی یا دقیق‌تر «سیاسی‌نویس» نمی‌دانست اما او شاعرِ «زمستان» و «آخر شاهنامه» و «قصه شهر سنگستان» است که مایه سیاسی دارد و البته اخوان ثالث تعریف دیگری از سیاست دارد.