ماجرا به سال 1963 بازمیگردد، نهرو شانزدهسال با مجاهدتی سبکسرانه خود را نخستوزیر هندوستان نگه داشته بود. در شرایطی که هندوستان تازه به استقلال رسیده میکوشید روی پاهای خود بایستد، نهرو از خود پرترهای از یک «سیاستمدار ضایع» به تصویر کشیده بود. رابطه نزدیکش با بریتانیای در حال پیشروی چیزی نبود که کسی از آن بیخبر باشد. بریتانیاییها بخشی از فرهنگ و موجودیت خود را در سرزمین هندیها بر جای گذاشته بودند، فرهنگ که علم آن را نهرو به دوش میکشید. دشوار بود که زندگی مجلل او، بهمثابه رهبر کشوری تازه بیرونآمده از تلاطمات استقلال، چشم را نزند. از اینرو مجله «پلی بوی» درخواست مصاحبهای اختصاصی کرد. اکتبر 1963 این مجله، مصاحبهای بلندبالا با نهرو منتشر کرد که در آن درباره همهچیز، از سیاستهای جنگ سرد، سلاح هستهای، دموکراسی و ارتباطات گرفته تا جمعیت در حال انفجار هند، صحبت شده بود. خب از آنجا که یک طرف صحبت نهرو بود بحث و جدلها بالا میگرفت، و بدیهی است که چنین هم شد.
در آن زمان توزیع مجله «پلی بوی» در هند ممنوع بود
مصاحبه منتشر شد و اسم نهرو روی جلد نقش بست. تیتر مصاحبه از این قرار بود: «گفتگویی بیپرده با معمار هند مدرن». از آنجا که در آن زمان «پلی بوی» در هند ممنوع بود، مردم مجله را بهصورت قاچاقی به قیمت 30 برابر قیمت روی جلد خریداری کردند. مصاحبه بهشدت خوانده شد.
سفارت هند گفته چنین مصاحبهای اصلاً انجام نشده است
در همان شمارهای که مصاحبه نهرو منتشر شد، در صفحه سوم و در یادداشت سردبیر آمده بود: «پس از انتشار مجله ما نامهی سفارت هندوستان در واشینگتن به دست ما رسیده است مبنی بر اینکه مصاحبه ما با نخستوزیر نهرو در واقع نتیجه یک گفتگوی اختصاصی و شخصی با رئیس دولت هندوستان نبوده است، بلکه صرفاً حاصل جمعآوری اظهارنظرهای علنی نخستوزیر در جریان سخنرانیها و موضعگیریهای متعدد در جریان سالهای گذشته بوده است.» آیا با تأخیر به این نتیجه رسیدند که «مصاحبه نباید منتشر میشده است؟» آیا دولت هند فکر میکرد نهرو پس از چنین مصاحبۀ قدرتمندی هدف حملات قرار میگیرد؟ خب، هیچوقت نخواهیم دانست. اما حقیقتی که کماکان پابرجا مانده این است که سفارت هندوستان هرگز این مصاحبه را بهعنوان یک گفتگوی حضوری به رسمیت نشناخت. میگویند هرگز چنین مصاحبهای انجام نشده و خبرنگار مربوطه سخنرانیهای نهرو را در گذر زمان جمع کرده و طوری کنار هم گذاشته که شبیه به یک مصاحبه باشد.
«پلی بوی» میگوید مصاحبه انجام شده است
سردبیر «پلیبوی» پس از انتشار توضیحات سفارت هند، آتش مقابل را به راه انداخت و نوشت: «مفاد مصاحبه با نهرو توسط یک ژورنالیست بسیار مشهور که در گذشته بیشمار مصاحبه مشابه با چهرههای مشهور در سراسر جهان انجام داده به دست ما رسید، و بهعنوان یک مصاحبه مجزا به ما فروخته شد، روی نوار ضبطشده و بههمراه عکسهای نخستوزیر و ژورنالیست در کنار یکدیگر به ما تحویل داده شد. هیچ دلیلی برای تردید در اعتبار آن وجود نداشت و ما نیز متعاقباً با حسننیت به انتشار آن مبادرت ورزیدیم.» مجله «پلی بوی» بهروشنی خاطرنشان کرد که تصاویر و نوار ضبطشده وجود دارد که ثابت میکند مصاحبه واقعاً انجام شده است.
دیگر حرفی از مصاحبه زده نشد
سفارت هندوستان کماکان مواضع تحریریه «پلی بوی» را زیر سؤال برد و از تأیید اصالت مصاحبه خودداری کرد. «پلی بوی» با این جملات یادداشت سردبیر خود در پاسخ به ادعای هند را به پایان برد: «تکذیبیه رسمی دولت هندوستان باید مورد احترام قرار گیرد، و از آنجا که تلاش ما برای دسترسی به مصاحبهکننده برای شفافسازی بیشتر ناموفق بوده است، تحریریه لازم میداند که این توضیحات منتشر شود.» «پلی بوی» گفت آنها هرگز دسترسی به مصاحبهکننده پیدا نکردند، شاید هم نخواستند پیدا کنند. شاید «پلی بوی» که هنوز مجلهای نوپا بود نمیخواست وارد عکسالعمل های سیاسی شود. شاید نمیخواستند صداقت تحریریهشان زیر سؤال رود. اما مصاحبه واقعاً اتفاق افتاده است و سفری است به اعماق ذهن یکی از سرشناسترین رهبران هند.
تاریخچه مجلهای که جنجال سیاسی به راه انداخت
«پلیبوی» مجلهای است برای بزرگسالان بهخصوص مردان که تصاویر مدلهای تمام و نیمهبرهنه زنان را بر روی جلد و همینطور در صفحاتش چاپ میکند. این مجله موافقان و مخالفان خود را دارد. از سویی بسیاری معتقدند که «پلیبوی» اثرات مثبتی بر جامعه مدرن امروزی گذاشته و از سوی دیگر برخی مدعی هستند که این مجموعه با شیءانگاری زنان کسب شهرت و درآمد کرده است. بنیانگذار آن، هیو هفنر، در سال ۱۹۲۶ در شهر شیکاگو از پدر و مادری اروپاییتبار متولد شد و سال 2017 در نودویک سالگی درگذشت. وی در زمان تحصیل در دبیرستان، شاگردی خجالتی و در عین حال بسیار باهوش و برجسته بود که به خلق آثار کارتونی علاقه داشت. وی پس از اتمام تحصیلاتش، به کار در مجلات محلی در شیکاگو پرداخت و پس از تلاشهای بسیار برای وارد شدن به دنیای تجارت سرانجام در سال ۱۹۵۳ موفق شد اولین نسخه مجله «پلیبوی» را منتشر کند. او برای راهاندازی این مجموعه حدود ۸۰۰۰ دلار از ۴۵ سرمایهگذار جمعآوری کرد که ۱۰۰۰ دلار آن متعلق به مادرش بود.
نسخه اول این مجله در آشپزخانه منزلش و با تصویر مرلین مونرو، بازیگر، مدل و خواننده افسانهای آمریکایی بر روی جلد آن چاپ شد. اولین نسخه این مجله با بیش از ۵۴ هزار کپی به فروش رسید. گرچه وی گمان نمیبرد که کارش مورد توجه واقع شود، اما این مجله بهسرعت رشد کرد و در فهرست پرفروشترین مجلات جهان قرار گرفت. برخی از شمارههای این مجله در دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی تا نزدیک به ۸ میلیون نسخه به فروش رسید. این مجله که در حدود ۵۰ کشور جهان منتشر میشود از مدلهای محلی استفاده کرده و در هر کشوری براساس قوانین همان کشور مطالب خود را انتخاب و منتشر میکند. در اکتبر ۲۰۱۵ مسئولان این مجموعه اعلام کردند که دیگر به انتشار عکسهای تمامبرهنه زنان نمیپردازد. بسیاری این حرکت «پلیبوی» را در راستای مخالفت فمینیستهایی دانستند که به شیءانگاری زنان اعتراض داشتند. با این حال، این مجله همچنان با انتشار عکسهای فریبنده از زنان، مشتریان و علاقهمندان خود، بهخصوص مردان را دارد. این مجله در سال ۲۰۱۷ این دستورالعمل را حذف و اعلام کرد که به روال سابق خود باز خواهد گشت. هیو هفنر با مدلهای مجلاتش دوست میشد و با آنها ازدواج میکرد و اواخر عمر مهمانیهای بزرگ در ویلای عظیم خود در لسآنجلس ترتیب میداد. او ادعا میکرد با بیش از هزار زن رابطه داشته است. او بارها به اتهام مستهجن بودن مجله به دادگاه احضار شده و برای دفاع از خود مبارزه کرده است.
منابع:یک ، دو