سایهنویسان! این نویسندگانی که در سایههایی دور از دسترس ما میخزند، چهکسانی هستند؟ ما میدانیم اینها مولفهاییاند که برای نوشتن ذیل نام دیگری به آنها پولی داده شده اما این کافی نیست تا تمام کنجکاویمان را ارضا کند.
در این نوشته، ما پردهها را کنار میزنیم تا به هفت کتابی که سایهنویسی شدنشان میتواند برایمان شگفتانگیز باشد، نگاه نزدیکتری کنیم؛ هفت کتابی که به فکرتان هم نمیرسید سایهنویسی شده باشند و شاید مشهورترین آنها، «کنت مونت کریستو» اثرِ نویسنده مطرحِ فرانسوی، الکساندر دوما باشد که در نوشتنِ رمانهای مشهورش، همراهی داشته است که هرگز به این اعتبار شناخته نشده است.
پیتر لرانگیس - کلوپ دایهها
ممکن است بدانید که کتاب کلوپ دایهها اصالتا به آن.م.مارتین نسبت داده میشود، که به تنهایی ۳۵ جلد از اول این مجموعه را نوشته است. اما آیا میدانستید که او سر کتاب سی و ششم نوشتن را متوقف کرد؟ دست بر قضا، آنطور که گفته میشود، دایهها باید دایهگی میکردند. همینجا بود که پیتر لرانگیس وارد صحنه شد. او در آستانه درخواستی که ویراستار ارشد از او کرده بود تا کتاب را ادامه دهد اینطور میگوید: «برای اولین بار در حرفهام کسی از من خواسته بود تا ابتدا نمونههایی از فصلهای کتاب بنویسم، که اگر فصلها به دلخواه آنها نیست، دنبال نویسنده دیگری بگردند. من از اینکه در نوشتن این نوع محتوا بد عمل کنم، خیلی ترسیده بودم. میترسیدم دوستیمان هم بهم بخورد.» اما بخت یار پیتر بود، و نوشتن کتاب به روانی انجام شد و در نهایت به نفع همه، ازجمله کریستی، ماریآن، کلودیا و استیسی (شخصیتهای کتاب) شد.
اچ.پی لاوکرافت - هری هودینی
بله، همه میدانند که هودینی میتوانست با گلوله را با دندانهایش مهار کند و از شکنجه مخزن آب دو دقیقهای فرار کند. اما آیا میتوانست بنویسد؟ خب… راستش نه. اینطور بود که نویسنده زبردست؛ لاوکرافت، در سال ۱۹۲۴، سایهنوس هودینی شد. مشخصا باید اشاره کرد که نوشتن داستان کوتاه «زندانیشده با فرعون» به لاوکرفت پیشنهاد داده شد: یک داستان تخیلی که در آن هودینی توسط راهنمای توری در مصر با چشمپوش و دستانی بسته به داخل شکافی در صحرا هل داده میشود، که در آنجا با هیولایی پنجسری که به بزرگی یک فیل آبی است دستوپنجه نرم میکند. این داستان در مجلهای به نام داستانهای عجیب منتشر شد.
ک.آ. اپلگیت - آنیمورفها
اشباح بین تمام موجودات عجیبی که آنیمورفها با آنها مواجه شدند (که تعدادشان کم هم نبود) نیستند. شاید به این دلیل که سایهنویسها و اشباح، با هم خوب کنار میآیند. اگرچه اپلگیت، ۲۴ کتاب اول را خودش نوشت اما، نقشش در ۲۷ کتاب بعدی به ساختن طرح کلی کتاب محدود شد و بیشتر کار نوشتن را به سایهنویسان واگذار کرد. اپلگیت جز معدود نویسندگانی است که در مورد سایهنویسانی که کارش را ادامه دادهاند صحبت میکند، و آنها را به رسمیت میشناسد. حتی اذعان میکند که خودش کسی بوده که سایهنویسان را به استخدام درآورده است، خودش هم زمانی کار سایهنویسی کرده است.
روبرت لودلام - جیسون بورن
بدانید که تنها دو شخصیت از مردن ترسی ندارند، نیل تایسون و سایهنویسان، به عنوان مثال، داستان سوالبرانگیز رابرت لودلام را مدنظر داشته باشید. او در سال ۲۰۰۱ مرد، اما تا سال ۲۰۱۷ کتاب پرفروش جیسون بورن را پیشبرد. برخلاف چیزی که عموم ممکن است فکر کنند، دلیلش این نیست که روح لودلام داشت، ادامه داستان را از آن دنیا دیکته میکرد تا نوشته شود، بلکه دلیل پیشرفتن داستان سایهنویسی اریک ونلاستبادر بود روی زمین بود.
این داستان در مورد دیگر داستانهای ناتمام لودلام هم صدق میکند، اگرچه کسی نمیداند که دقیقا آنها را چهکسی سایهنویسی میکند، اما پایین حق انتشار کتابهایش نوشته شده است: «از زمان مرگ وی، موسسه رابرت لودلام، به کمک نویسندگان و ویراستاران مطالب به جا مانده از او را آماده انتشار کرده است.»
الکساندر دوما - کنت مونت کریستو
الکساندر دوما، اشرافزادهای با شهرت اندک، عاشقی رمانتیک، و یکی از مشهورترین نویسندههای رمان قرن نوزدهم، آیا میشود به تایتل آخری گفت دروغ؟ خب، راستش نه. اما شانس بالایی هست که نویسندهای که کنت مونت کریستو و سه تفنگدار را به ما هدیه داد، قطعا نویسندگیاش را به تنهایی انجام نداده باشد. درواقع دوما، آثارش را به کمک مرد ساکتی به نام «آگوست ماکیه» انجام داده است که برای آنچه نوشته است، اعتباری دریافت نکرده است.
پس از اختلافهایی بر سر مسائل مالی و خط و مرزهای اساسی دیگر، این دو نویسنده هر کدام به راه خودشان میروند. ماکیه، ۳۷ سال بعد در گمنامی میمیرد. دوما به شهرت میرسد اما این سنگ قبر ماکیه است که در گورستانی در پاریس، نام سهتفنگدار، کنت مونت کریستو، و ملکه مارگو روی آن هک شده است.
آر.ال استاین - مور مور شدن
همانطور که به یک کتاب با عنوان مور مور شدن بسیار هم میآید. در مورد رابطه استاین و سایهنویسانی که ممکن است وجود داشته باشند، ممکن هم هست نه، چیزهای اسرارآمیز بسیاری میتوان گفت. استاین به کار گرفتن سایهنویسان در ۱۶۰ کتابی که ذیل این عنوان منتشر کرده است را انکار میکند. با این وجود وبسایت «اسکولاستیک»، ادعا میکند زمانیکه بازار این کتابها داغ شد و کار نوشتنشان از عهده یک نفر خارج شد، استاین نویسندههایی را به صورت پروژهای استخدام کرده است تا بخش زیادی از کار را بنویسند.
حالا راست یا دروغ، یک چیز را نمیشود زیر سوال برد، در سال ۱۹۹۳، دو کتاب از این سری در هر ماه چاپ میشده است، این خودش برای شک کردن به اینکه استاین تنها نویسنده مجموعه بوده است، کافیست.
آلیس لونهارت - نانسی درو
در جواب به این سوال که «چهکسی سری کتابهای مشهور نانسی درو را نوشته است؟» پاسخ محرز ممکن است کارولین کین باشد، کسی که نامش روی جلد کتابها خورده است. مسئله این است که کارولین کین درواقع نام مستعاری برای تعدادی سایهنویس بوده است. به این کار «بستهبندی کردن کتاب» میگویند. عملی که در آن تعدادی سایهنویس قراردادی با انتشاراتی میبندد تا مجموعهای کتاب در بیاورند که در آن شخصیتها، لحن و وضعیتی که داستان در آن ادامه پیدا میکند، بدون کم و کاست ثابت میماند، اما نویسندهها عوض میشوند.
آلیس لونهارت، تنها یک سایهنویسی از میان گروه نویسندگان پدیدآورنده نانسی دروست. چراکه لونهارت دست از سایهنویسی برداشت اما مجموعه همچنان ادامه پیدا کرده است. انتشاراتی که نانسی درو را منتشر کرد میگوید هنوز هم دوستداران ناسی درو برای کارولین کین، نامه میفرستند.