متن پیش رو که بهمناسبتِ سالگرد پایان جنگ سرد ترجمه شده، بخشی از مصاحبه تاریخی و طولانی است که النور روزولت با نیکیتا خروشچف (1971-1894) سومین رهبر اتحاد جماهیر شوروی (1964-1953) انجام داد. النور روزولت (1962-1884)، همسر فرانکلین دلانو روزولت (سیودومین رئیسجمهور ایالاتمتحده) دوازده سال (1945-1933) بانوی اول ایالاتمتحده بود. پس از مرگ همسرش به سازمان ملل پیوست و از تأثیرگذارترین افراد در نگارش اعلامیه جهانی حقوق بشر محسوب میشود. مصاحبه خانم روزولت با خروشچف 27 سپتامبر 1957 در جریان سفر او و دوستش، دیوید گورویچ به مسکو انجام شد و حد فاصل سوم تا هشتم اکتبر منتشر شد.
النور روزولت: آیا نمیتوانیم به تجدیدنظری درباره کلیت رفتارمان در خاورمیانه دست یابیم؟
نیکیتا خروشچف: سرکار خانم، شما از پیشنهادهایی که اتحاد جماهیر مطرح کرده بیخبر هستید، اینکه هیچ کشوری حق فروش تسلیحات به کشور دیگری در خاور نزدیک را ندارد. ایالاتمتحده مخالفت کرده است.
(دکتر دیوید گورویچ وارد بحث میشود: مخالفت ما زمانی آغاز شد که شوروی به مصر و سوریه سلاح فرستاد. موازنه آن موقع بههم خورده بود.)
خروشچف: شما مسئول تأمین تسلیحات ایالاتمتحده هستید دکتر گورویچ؟ فکر نکنم بدانید اوضاع دقیقاً چطور است.
روزولت: فکر نکنم هیچکدام از ما بدانیم اوضاع دقیقاً چطور است، اما شاید بشود در کنفرانس خلع سلاح یا در سازمان ملل مطرح شود.
خروشچف: من از شما میپرسم: کدام کشور اول فروش سلاح به دیگر کشورها را آغاز کرد - ما یا شما؟ چه کسی به پاکستان سلاح فروخت؟
روزولت: فکر میکنم شما. پاکستان خاور نزدیک نیست. خیلی دورتر از آن منطقه است.
(دکتر گورویچ وارد بحث میشود. سؤال این بود: چه کسی اول فروش سلاح را آغاز کرد؟)
روزولت: من میگویم به نظر من در وهله نخست اتحاد جماهیر ارسال به دیگر کشورها را آغاز کرد. فکر میکنم تنها کاری که در موقعیت امروز میتوان انجام داد این است که مسئله در سازمان ملل مطرح شود و سعی کنیم به چند توافقنامه دست پیدا کنیم.
خروشچف: شما سؤال من را جواب ندادید، از کمونیستها خوشتان نمیآید، و من هم مشکلی ندارم چراکه من هم ممکن است از افرادی که آن سوی ماجرا هستند خوشم نیاید. اما آدمها باید صداقت داشته باشند. سؤال من از اینروست: چه کسی اول به فروش سلاح روی آورد و فقط فروش نه، چه کسی مجانی سلاح در اختیارشان قرار داد؟ کدام کشور اول این کار را کرد؟ من احترام زیادی برای شما قائل هستم و فعالیتهای همسر عالیقدر شما، فرانکلین روزولت، را ستایش میکنم، اما همه دنیا میدانند که اول ایالاتمتحده آمریکا بود که تأمین تسلیحات را آغاز کرد، یعنی من امیدم این بود صادقانه حرف بزنیم، وگرنه معلوم نیست چه تفسیری از این صحبتها میشود.
روزولت: آیا به دوران طرح مارشال بازمیگردیم؟
خروشچف: اهمیت ندارد اسمش طرح مارشال باشد یا هر طرح دیگری. چیزی که میدانم این است که ایالاتمتحده دشمنان ما را تأمین تسلیحاتی کرده است.
روزولت: تأکید طرح مارشال بر بهبود اقتصاد در کشورها بود.
خروشچف: تسلیحات هم کمک اقتصادی محسوب میشود؟
روزولت: قبول دارم که بسیاری از کشورهای غربی سلاح دریافت کردند، و متوجه هستم که اتحاد جماهیر تصور میکند آن تسلیحات ممکن است علیهاش استفاده شود، اما ما در ایالاتمتحده میگوییم به آن نقطهای رسیدیم که احساس میکنیم اتحاد جماهیر قصد استفاده از تسلیحات علیه غرب را دارد.
خروشچف: سلاحهای شما برای چه فروخته شد؟ ما در مهمانیهای چای از تسلیحات استفاده نمیکنیم!
روزولت: گمان میکنم سوءظن ما در جریان محاصره برلین بالا گرفت، به نظر میآمد شوروی قصد دارد ما را بیرون کند. میپذیرم که ما شاید اشتباهاتی داشتهایم؛ اما همچنین فکر میکنم شما هم اشتباهاتی داشتهاید. از وقتی اینجا بودم، فهمیدم مردم شما هم جنگ نمیخواهند.
خروشچف: اگر میگویید مردم جنگ نمیخواهند، پس چه کسی جنگ میخواهد؟ نمایندگانشان؟
روزولت: شاید حکومت. برای اینکه دولتها در هر دو طرف کارهایی میکنند که فکر میکنند برای دفاع از مردمشان است. در کشور ما این اتفاق میافتد و احتمالاً در کشور شما همینطور است.
خروشچف: در کشور شما اینطوری است.
روزولت: اگر اینطور است، در کشور شما هم رخ میدهد.
خروشچف: قطعاً در کشور ما اینطور نیست.
روزولت: چرا اینطور است. حکومتها خیلی شبیه هم هستند.
خروشچف: نشانههایی وجود دارد. منطقی وجود دارد: تجربه در اختیار ما است و میتوانیم نگاهی به آن بیندازیم. قوای نظامی کدام کشور به مرزها نزدیک میشود؟ آیا قوای نظامی شوروی به مرزهای ایالاتمتحده نزدیک میشود؟ نیروهای آمریکایی هستند که به مرزهای اتحاد جماهیر نزدیک شدهاند. بله. اینجا هستند.
روزولت: قرار نیست وارد مرزهای اتحاد جماهیر شوند.
خروشچف: سعیشان همین است.
روزولت: ما همچنین سعی نداریم. اما اگر قرار است همزیستی مسالمتآمیز داشته باشیم این فقط یک رویکرد دفاعی است. نمیتوانیم با مسلح شدن هر دو طرف ادامه دهیم. امکانش هست بتوانیم تعامل بیشتری بین مردم به وجود بیاوریم تا بتوانیم به درک بهتری برسیم؟
خروشچف: خانم روزولت، من شگفتزده هستم. شاید از وضعیت کاملاً باخبر نیستید. ما هرگز چنین چیزی را رد نکردهایم. همیشه اجازه میدهیم مردم به اینجا بیایند، اما شما هرگز به شهروندان ما ویزا نمیدهید.
روزولت: ما همیشه به کمونیستها اجازه نمیدهیم به ایالاتمتحده بیایند. از آن طرف شما هم همیشه به مردمتان اجازه نمیدهید که از کشور خارج شوند، حتی اگر ما بتوانیم به آنها ویزا بدهیم.
خروشچف: یک نفر را بگویید که ما نگذاشتهایم به شوروی بیاید.
روزولت: نمیگویم شما اجازه نمیدهید مردم به شوروی بیایند، اما خیلی طول میکشد تا به آنان ویزا بدهید. در مورد ما، شما نمیخواهید انگشتنگاری (از مسافران شوروی) را بپذیرید. ما احساس نمیکنیم انگشتنگاری مقوله آزاردهندهای باشد. به دلیل اقامت در اینجا احساسات شما را درک میکنم و خوشحال هستم که آن مقررات میتواند برداشته شود. چیزی که ما را آشفته میکند مشکلات مردمی است که میخواهند اتحاد جماهیر را ترک کنند. حتی برای بازدید از آمریکا.
خروشچف: ما به همه اجازه میدهیم به اینجا بیایند، اصلاً هم مهم نیست که چقدر به اتحاد جماهیر شوروی بدوبیراه گفته باشند. همچنان اجازه میدهیم به اینجا بیایند و ببینند اوضاع از چه قرار است. ما ترسی نداریم.
روزولت: خلاصه احساس مردم آمریکا را بخواهم به شما بگویم این است که کاری که در برلین کردید موجب سوءظن ما شد. کارهایتان در کره شمالی، ویتنام شمالی، مصر و سوریه نیز به این سوءظنها اضافه کرد. سوءتفاهمها زیاد شده است و در هر دو طرف هراس وجود دارد. باید کارهایی بکنیم که ایجاد اعتماد کند. یک اقدام این است که مردم از آمریکا و شوروی بیایند و بروند.
خروشچف:صد در صد موافق هستم خانم روزولت.
روزولت: پیشنهادی دارید، یا سوالی از من؟
خروشچف:ما چندین بار بر اهداف خودمان تأکید کردهایم. اما ایالاتمتحده عادت به حرف زدن دارد، به امرونهی کردن، فقط حرفش را میزنند که شرایط را قبول دارند. میخواهم بگویم که حرف با عمل تفاوت دارد. نیروهای پیادهنظام کجا هستند و این نیروهای نظام متعلق به کدام کشور هستند؟
روزولت: اگر تسلیحات هستهای را برای یک لحظه فراموش کنیم، باز هم در اتحاد جماهیر شوروی قوای نظامی عظیمی در حالت آمادهباش داریم که میتواند خیلی سریع به سمت اروپا حرکت کند، و اگر آمادگی دفاعی نداشته باشند از این موضوع دچار وحشت میشوند.
خروشچف:زمانی ارتش آمریکا در آلمان، انگلستان و فرانسه حضور نداشت و ارتش ما هم خیلی قدرتمند بود، اما هیچ کاری نکردیم. ما آنقدر احمق نیستیم که خدعه کنیم. ما هرگز اقدامی علیه این کشورها انجام ندادهایم.
روزولت: وقتی نشریات اتحاد جماهیر را نگاه میکنی، اخبار خیلی کمی درباره جهان خارج وجود دارد. هرچه راجع به ایالاتمتحده نوشته میشود چیزهای بدی است که در آنجا رخ داده است. برای نمونه اتفاقاتی که در «لیتل راک» آرکانزاس رخ داد. درباره ادغام مدارس (اشاره به بحران ثبتنام بچههای سیاهپوست در مدارس سفیدپوستان) اما این مسئله فقط در هفت ایالات از چهلوهشت ایالت رخ داده.
خروشچف:اما هفت ایالت از ایالاتمتحده آمریکا.
روزولت: فقط بخش کوچکی از آمریکا...
خروشچف:ما هم جمهوریهای کوچکی داریم. مجموعه آنها اتحاد جماهیر شوروی را میسازند و همه از حقوق مساوی برخوردار هستند.
روزولت: ما کنترل مرکزی نداریم، در نتیجه ایالتهای ما قوانین مشخص خود را دارند.
خروشچف:در مملکت ما، هر جمهوری قوانین خودش را دارد. مستقل هستند. اما بگذارید به پرسش شما بازگردیم و چیزهایی که راجع به شوروی گفتید. در روزنامههای شما چیز خوبی راجع به شوروی نوشته میشود؟
روزولت: به نظرم پیشرفتهایی شده است و تحقیری که در روزنامههای شما میبینیم در نشریات ما نیست. اما دلم میخواهد اضافه کنم که من در میان مردم شما تخاصمی نسبت به خودمان نمیبینم. آنها پر از لطف و مهماننواز بودهاند. جناب، شما علاقهای به مبادلات مشترک تجاری دارید؟
خروشچف: بله ما علاقه داریم. نه به این خاطر که به آن نیاز داریم بلکه به این خاطر که مبادلات اقتصادی بهترین راه برای بهبود روابط است. شما نمیخواهید با کشور ما تجارت کنید چراکه نمیخواهید اسرار نظامیتان را به ما بدهید. اما چه اهمیتی دارد، ما خودمان سلاح هستهای داریم. قرار نیست از شما تسلیحات بخریم؛ اما از تجارت با شما خشنود خواهیم شد.
(در اینجا دکتر گورویچ وارد بحث میشود و میگوید: دیگر چه کاری میشود برای بهبود روابط انجام داد؟)
روزولت: من هم خیلی هیجان دارم جوابش را بدانم!
خروشچف: به مردم ایالاتمتحده حقیقت را بگویید. حقیقت را درباره حکومت شوروی و کشور ما بگویید. شما از کمونیستها متنفر هستید.
روزولت: من از کمونیستها بهمثابه مردم بیزار نیستم. من اتفاقاً باور دارم که از طریق دموکراسی آزاد شما درواقع مردم مستقلتر و نیرومندتری بار میآورید و به آنها فرصت میدهید تا به چیزهایی بیشتری دست پیدا کنند. این یک اعتقاد شخصی است و من کاملاً باور سوسیالیستی را درک میکنم، اما معنایش این است که بخواهم ببینم اعتقاد آن از طریق شیوههای پروپاگاندا که همیشه هم باز و سرراست نیستند تبلیغ شود - از طریق شیوههای مخفیانه. من خیلی دلم میخواهد که هر دو طرف ما تمام سعیمان را بکنیم که بگوییم شیوه ما برای آینده بهترین است. اما فکر میکنم باید شیوهای بیابیم که به سمت روابط دوستانهتری برویم وگرنه عاقبت کارمان به جنگ میرسد که دلخواه هیچیک از ما نیست.
(دکتر گورویچ وارد بحث میشود: جناب، شما گفتید: «ما عاشق صلح هستیم و باور داریم که کمونیسم آن را در سراسر جهان پخش خواهد کرد.» به چه شیوه مسالمتآمیزی قرار است این کار انجام شود؟ یا شما تصدیق میکنید که ایده مخالف شما هم شانس مطرحشدن دارد یا اینکه راحت فرصت همزیستی را از بین میبرید. شما باید بپذیرید که دو مقوله میتوانند به راه خود ادامه دهند حتی اگر در هیچ نقطهای به اشتراک کامل نرسند.)
خروشچف:خیلی از مردم اعتقاد دارند که کمونیسم بهترین سیستمی است که در حال حاضر وجود دارد.
(دکتر گورویچ مجدداً میپرسد: این حرف با آنچه میگویید در تناقض قرار ندارد؟ ما قبلاً راجع به همزیستی صحبت کردیم و همزمان شما میگویید باور دارید که کمونیسم در سراسر جهان گسترش خواهد یافت. شما هرچه در توان دارید برای سرعت بخشیدن به این روند انجام نمیدهید؟)
خروشچف: نه، اصلاً تناقضی وجود ندارد. چیزی که راجع به گسترش کمونیسم گفتم مثل حرف زدن درباره قانون طبیعت است. من به شدت باور دارم که این روند طبیعی تاریخ است و به اینکه با صلح و صفا کنار هم زندگی کنیم و دست از تهدید به نابودی یکدیگر برداریم ربطی ندارد.
روزولت: هر دو ما میدانیم که آن بمبها خطرناک هستند و میتوانند جهان را نیست و نابود کند.
خروشچف: ما طرفدار خلع سلاح کامل هستیم. اگر موجودیت ما را بپذیرید و دست از مداخله در هر جایی که میتوانید بردارید به هیچ سلاحی نیاز نداریم.
روزولت: ما هم طرفدار خلع سلاح هستیم. اما باید بازرسیهای بینالمللی وجود داشته باشد.
خروشچف: ما هم طرفدار بازرسیهای بینالمللی هستیم. اما اول باید اعتماد وجود داشته باشد و بعد بازرسی. آقای (جان فاستر) دالاس (وزیر خارجه وقت آمریکا) بازرسی بدون اعتماد میخواهد.
روزولت: به نظر من اعتماد و بازرسی باید همراه با یکدیگر باشند. باید کار را شروع کنیم و بهتدریج برنامهها و همکاری خود را زیاد کنیم.
خروشچف: کاملاً درست است. فقط به صورت تدریجی کار انجام میشود.
روزولت: شما با بازرسیهای محدود موافق هستید اگر ما هم همین کار را شروع کنیم؟
خروشچف: بله خیلی موافقم. این چیزی است که ما خودمان مطرح کردیم. ما پیشنهاد بازرسی در بنادر، بزرگراهها، جادهها، فرودگاهها را دادیم. و این باید بازرسی بین کشوری باشد. اما در پاسخ آقای دالاس بیانیهای قلدرمآبانه میدهد که انگار پروپاگاندا برای بمب اتم است، سعی میکند آن را توجیه کند. راجع به بمب پاک صحبت میکند، انگار چیزی به نام بمب پاک داریم. جنگ چیز کثیفی است. شما پیشنهاد ما را رد کردید. شما به رصد ماهوارهای و نگاه کردن به کارخانههای ما اصرار دارید. میدانید که این راکتها موقعیت را دهشتناکتر میکند. ما میتوانیم کشورها را در چند دقیقه نابود کنیم. چند تا بمب لازم است تا آلمان غربی نابود شود؟ چند تا برای فرانسه؟ چند تا برای انگلستان؟ خیلی کم. ما بمب هیدروژنی و موشک داریم. حتی لازم نیست که بمبافکن اعزام کنیم.
روزولت: و بهزودی کشورهای کوچک به سلاح هستهای دست خواهند یافت.
خروشچف: چراکه نه؟ تحقیقات ادامه مییابد. یاد میگیرند. بیاید با هم باشیم تا جنگی رخ ندهد. ما همین الان حاضر هستیم چنین توافقی را امضا کنیم.
روزولت: مردم شما بهطور حتم صلح میخواهند. میتوانم به شما اطمینانخاطر بدهم که مردم ما هم صلح میخواهند.
خروشچف: به نظرتان ما، حکومت، جنگ میخواهیم؟
روزولت: جنگ را نه مردم که حکومتها به بار میآورند. و مردم را ترغیب میکنند که اهداف خوبی در جنگ است، آرمان دفاع از آنها. این بحثها هم در حکومت شما وجود دارد و هم در حکومت ما.
خروشچف: درست است. میتوانیم بگوییم که مکالمه دوستانهای داشتیم؟
روزولت: (بله) میتوانیم بگوییم مکالمه دوستانهای داشتیم، اما با هم اختلاف عقیده داریم.
خروشچف: به هر حال، به یکدیگر شلیک نکردیم.
منبع: دانشگاه جورج واشینگتن، بخش اسناد النور روزولت