اسامه بن محمد بن عوض بن لادِن (۱۹۵۷ ریاض، عربستان سعودی – 2011 ابیت آباد، پاکستان) یکی از اعضای خاندان سعودی بن لادن و بنیانگذار و رهبر شبکه القاعده بود. حملات تروریستی مرگبار وی که اغلب غیرنظامیان را هدف قرار میداد از اوایل دهه 1990 آغاز شد، سال 1998 بن لادن و ایمن الظواهری (فرد شماره دو سازمان القاعده) فتوای مشترکی را تحت عنوان «جبهه جهان اسلامی برای جهاد علیه یهودیان و صلیبیون» امضا کردند که کشتن شهروندان آمریکای شمالی را مجاز میشمرد. رهبر القاعده یازدهم سپتامبر سال 2001 در عملیاتی که سیر تحولات مدرن خاورمیانه را به پیش و پس از آن تقسیم میکند، موفق شد برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون را با چند فروند هواپیمای مسافربری ربودهشده ویران کند. عملیاتی که منجر به لشکرکشی ارتش ایالاتمتحده و متحدانش به افغانستان و متعاقب آن به عراق شد، جنگهای بهشدت خونین که پس از بیست سال هنوز پایان نیافته است. بن لادن اگر زنده مانده بود، دهم مارس شصتوچهار ساله میشد. باراک اوباما در دومین سال حضورش در کاخ سفید توانست به عملیات طولانی و طاقتفرسای آمریکا برای شکار رهبر القاعده پایان دهد. کماندوهای آمریکایی در عملیاتی مخفیانه در خاک پاکستان موفق شدند او را در خانه امنش ترور کنند و جسدش را در دریا رها کردند. مصاحبه پیش رو اکتبر 2001 (تنها یک ماه پس از حملات یازدهم سپتامبر) توسط تیسیر علونی، خبرنگار وقت الجزیره و اسامه بن لادن، رهبر سازمان تروریستی القاعده انجام گرفت.
سوالی که من و بسیاری از مردم جهان داریم این است: آمریکا مدعی است که شواهد قانعکنندهای مبنی بر دسیسه شما در وقایع نیویورک و واشینگتن در اختیار دارد. پاسخ شما چیست؟
آمریکا اتهامات بسیاری علیه ما و بسیاری دیگر از مسلمانان جهان مطرح کرده است. این اتهام که مشغول به اقدامات تروریستی هستیم توصیفی غیرمنطقی است. به عمرمان نشنیدهام که محکمهای بر اساس مدارک مخفیانهای که در اختیار دارد کسی را محکوم کند. کار منطقی این است که اسناد را به دادگاه حقوقی ارائه دهند. چیزی که تا اینجا بسیاری از رهبران گفتهاند این است که آمریکا صرفا نشانههایی در اختیار دارد و نه مدرکی ملموس. آنها از مردان دلیری سخن به میان آورند ک در قلب آمریکا دست به نبرد زدند و مشهورترین نمادهای اقتصادی و نظامی آمریکا را نابود کردند. آنها این کار کردند و ما این را میدانیم، و این چیزی است که ما پیشتر افراد را به آن تشویق کرده بودیم، بهمثابه دفاع از خود، دفاع از برادران و پسرمان در فلسطین، و برای آزاد کردن اماکن مذهبی و مقدسمان. اگر تحریک مردم به این کار تروریسم است، و اگر کشتن آنهایی که فرزندان ما را کشتند تروریسم است، بگذاریم تاریخ شاهد باشد که ما تروریست هستیم.
کسانی که مواضع و سخنرانیهای شما را دنبال میکنند ممکن است تهدیدات شما را به آنچه در آمریکا رخ داد ربط بدهند. یک نقل قول از شما بیاورم: «سوگند میخورم آمریکا از امنیت بهرهمند نخواهد شد تا زمانی که ما در فلسطین واقعی زندگی کنیم.» هر کسی که تحولات را دنبال میکند بهسادگی این اقدامات را به تهدیدات شما ربط میدهد.
ربط دادن آنها کار سادهای است. ما سالها است که تحریک به این کار میکنیم و مواضع و فتواهایی در این باره دادهایم. این امر در متن بازجویی از چهار مرد جوان که مرکزی آمریکایی در منطقه علیا ریاض را منهدم کردند و افشا و منتشر شد هم دیدیم. گزارش کردند که آنها تحت تأثیر فتواها و مواضعی بودند که ما بیان کرده بودیم. جدا از این، تحریکات ما در بسیاری از جلسات هم وجود داشته و این جلسات در رسانهها منتشر شده است. اگر منظورشان، منظور شما؛ این است که بین نتیجه و تحریکات ما ارتباطی وجود دارد، حق با شما است. ما تحریک میکنیم. این پاسخ درستی است. ما نبرد علیه آمریکاییها و یهودیان را تشویق کردهایم. این حرف درستی است.
اینک القاعده با کشوری روبرو است که قدرت نظامی، سیاسی، تکنولوژیک جهان را رهبری میکند. واضح است که سازمان القاعده ابزارهای اقتصادی را که ایالاتمتحده در اختیار دارد، در دست ندارد. القاعده چطور میخواهد ارتش آمریکا را شکست دهد.
این نبردی میان القاعده با ایالاتمتحده نیست. این نبردی میان مسلمین با صلیبیون جهان است. در گذشته القاعده در کنار مجاهدین جنگید. به ما گفتند: «عجب، میتوانید شوروی را شکست دهید؟» شوروی در آن زمان تمام دنیا را ترسانده بود. ناتو از ترس شوروی به خود میلرزید. آن قدرت اکنون کجا است؟ بهسختی حتی یادمان است. فروپاشید و به چندین دولت بدل شد و روسیه به جا ماند. خداوند ما را مورد پشتیبانی خود قرار داد و عزممان راسخ ماند تا آنکه شوروی شکست خورد، این بار نیز یکبار دیگر ما را مورد حمایت قرار میدهد تا آمریکا را در همان سرزمین و با همان مردم شکست دهیم. ما ایمان داریم شکست آمریکا ممکن است، با کمک خداوند، و حتی برای ما از شکست شوروی آسانتر است.
چطور توضیح میدهید؟
برای مثال ما از طریق برادرانمان که در سومالی به جنگ آمریکاییها رفتند، تجربه داریم. فهمیدیم که قدرت قابل ذکری ندارند. هالهای بر سر آمریکا وجود دارد که افراد را پیش از ورود به نبرد میترساند. برادران ما که اینجا در افغانستان بودند آنها را امتحان کرده بودند، و در کنار هم با مجاهدین در سوریه، خداوند به آنها پیروزی عطا کرد. دمش را روی کولش گذاشت و خارج شد، شکست خورد و هیچ چیز برایش مهم نبود. خیلی سریعتر از آنچه بسیاری انتظار داشتند خارج شد. همه آن هیاهوهای عظیم مبنی بر نظم جهانی جدید را فراموش کرد، اینکه آمریکا استاد آن نظم است و هر کاری دلش بخواهد میکند. همه این گزارهها را از یاد برد، ارتشش را جمع کرد و به لطف خدا همراه با شکست خارج شد. به لطف خدا ما تجربه 10 سال نبرد علیه روسها، از سال 1979 تا 1989 را داریم. بعد نبرد را علیه کمونیستها در افغانستان ادامه دادیم. اینک در پایان هفت روز دوممان هستیم. هیچ مقایسهای بین این دو نبرد وجود ندارد، این گروه و آن یکی. از درگاه خدا میخواهیم به ما قدرت دهد که آمریکا را بیش از این خوار کنیم.
گفتید میخواهید در این سرزمین آمریکا را شکست دهید. فکر نمیکنید حضور القاعده در خاک افغانستان برای مردم افغانستان هزینه سنگینی داشته باشد؟
این دیدگاهی ناقص است. وقتی برای سال 1979 برای حمایت از مجاهدین، در نبرد علیه روسها، به افغانستان آمدیم حکومت سعودی به دلیل نزدیکی بسیار خاندان من به رهبری سعودی رسما از من خواست وارد افغانستان نشوم. به من دستور دادند در پیشاور بمانم زیرا اگر روسها مرا بازداشت کنند مدرکی خواهد بود مبنی بر حمایت ما (سعودیها) از مجاهدین علیه شوروی. آن زمان کل دنیا از شوروی میترسید. من از دستور آنها تبعیت نکردم. آنها فکر میکردند ورود من به افغانستان به ضرر آنها است. به حرفشان گوش نکردم و برای اولین بار به افغانستان رفتم. ما برای زنده نگهداشتن ایمان مسلمانان و نجات بچهها ایثار بسیار کردیم. این وظیفه تمام مسلمانان، به طور عام؛ است و نه فقط مخصوص افغانها. اگر من به نجات برادرانم در فلسطین تعجیل دارم معنیاش این نیست که فقط وظیفه اسامه است. وظیفه همه مسلمانان است. جهاد وظیفه همگان است، نه فقط افغانها. افغانها در رنج هستند، بله درست است، اما این وظیفه اسلامیشان است. تا وقتی افغانستان بمباران میشود این انتقامگیری شخصی نیست. آمریکا پول من را ندزدیده و شخص من را اصلا آزار نداده است. بمبارانها نتیجه مستقیم تحریکات من علیه یهودیان و آمریکاییها است. آمریکا مخالف استقرار هرگونه حکومت اسلامی است. پیامبر گفته است: «به خاطر دینشان هدف قرار خواهند گرفت.» نه به این خاطر که بن لادن اینجا است. وقتی نخستین بار به اینجا آمدم به خاطر تمایل به احیای روحیه اسلامی و تلاش برای نجات بچهها و بیپناهان بود. بریتانیاییها قبل از اینکه اسامه بن لادن اینجا باشد، به افغانستان حمله کرده بودند، روسها قبلا به اینجا حمله کرده بودند و الان هم آمریکاییها. دعا میکنیم خداوند آن را شکست دهد، چنانکه پیشتر متحدانش را شکست داد. از خدا میخواهیم به ما قدرت دهد تا آنها را شکست دهیم چنان که پیشتر این کار را کردیم.
بگذارید به آنچه در نیویورک و واشینگتن رخ داد بازگردیم. ارزیابی شما از حملات به آمریکا چیست؟ تأثیر آن بر آمریکا و جهان اسلام چیست؟
وقایع سهشنبه یازدهم سپتامبر در نیویورک و واشینگتن در هر سطحی عالی هستند. پیامدهای آن به پایان نرسیده است. هرچند فروریزی برجهای دوقلو عظیم است، اما وقایع متعاقب آن، فقط راجع به پیامدهای اقتصادی صحبت نمیکنم، ادامهدار خواهد بود، رخدادهای پیش رو خطرناکتر و عظیمتر از فروپاشی برجها خواهد بود. ارزشهای این نوع تمدن غربی تحت رهبری آمریکا نابود شده است. آن برجهای بهشدت نمادین که از آزادی، حقوق بشر و انسانیت سخن میگفتند نابود شدهاند. دود شدند و به هوا رفتند.
شاهد این حرف این است که حکومت آمریکا به رسانهها فشار آورد که بیانیههای ما را که خواندنشان کمتر از چند دقیقه طول میکشد، پخش نکنند. احساس کردند که حقیقت دارد به مردم آمریکا میرسد، این حقیقت که ما آنچنان که آنها میفهمند تروریست نیستیم، بلکه (به این خاطر دست به حمله زدیم) که در فلسطین، عراق، لبنان، سودان، سومالی، کشمیر، فیلیپین و دیگر نقاط جهان مورد حمله قرار گرفتیم. آنها فهمیدند این واکنش جوانان ملت مسلمان علیه حاکمیت بریتانیا است. همهچیز درباره گزارش منصفانه و عینی و خبررسانی درباره آن روی سکه را از یاد بردند. به شما میگویم آزادی و حقوق بشر در آمریکا محکوم است. حکومت ایالاتمتحده مردم آمریکا را هدایت میکند و غرب به طور کلی وارد جهنمی تحملناپذیر و زندگی خفقانآوری خواهد شد، زیرا رهبری غرب تحت نفوذ لابی صهیونیست برای خدمت به اسرائیل دست به عمل میزند، فرزندان ما را به طور غیرقانونی برای رضایت آنها میکشند تا جایگاه رهبری خود را حفظ کنند.
ارزیابی شما از واکنش اعراب و تأثیرات آن بر جهان اسلام چیست؟ برخی خشنود بودند. برخی دیگر گفتند: «نمیتوانیم این اقدام را بپذیریم. این تروریسم است. نه اسلام.»
رخدادها میزان تروریسمی را که آمریکا در جهان اعمال میکند، ثابت کرده است. بوش تأکید کرده که جهان باید به دو بخش بدل شود: بوش و هوادارانش، و هر کشوری دیگری که به جنگ صلیبی نپیوندد تروریست است. تروریسم از این واضحتر؟ خیلی از حکومتها ناچار شدند از این «تروریسم جدید» حمایت کنند. با آنکه میدانند ما از برادرانمان دفاع میکنیم و ارزشهای مقدس را پاس میداریم، اما مجبور شدند در این مسیر قدم بردارند. بسیاری از رهبران غرب و شرق گفتهاند باید به ریشه اصلی تروریسم پرداخت، منظورشان آرمان فلسطین است. ناگهان بوش و بلر اعلام کردند «زمان آن فرارسیده که دولت مستقل فلسطین تشکیل شود.» در طی سالهای اخیر زمان آن فرانرسیده بود، با حملات یازدهم سپتامبر زمانش فرا رسید که دولت فلسطین تأسیس شود. آنها فقط زبان کشتار و حمله حالیشان میشود. همانطور که ما را میکشند، ما هم باید بکشیمشان تا توازن ترور برقرار باشد. این اولین بار در تاریخ مدرن است که توازن ترور میان دو طرف نزدیک به هم بوده است، میان مسلمانان و آمریکاییها. سیاستمداران آمریکایی قبلا هر کار دلشان میخواست با ما میکردند. قربانیان حتی حق ضجه و مویه نداشتند.
کلینتون بعد از قتل عام قانا گفته بود: «اسرائیل از حق دفاع از خود برخوردار است.» حتی اسرائیل را توبیخ نکرد. پرزیدنت بوش و کالین پاول (وزیر خارجه آمریکا) در نخستین ماههایی که به قدرت رسیدند اعلام کردند سفارت آمریکا را به بیتالمقدس منتقل میکنند. گفتند بیتالمقدس پایتخت ابدی اسرائیل خواهد بود. در سنا و کنگره از حرف آنها استقبال شد. این بزرگترین تعصب است، و این استبدادی رسا و شفاف است. نبرد به داخل خاک آمریکا رسیده است. ما سعی میکنیم این نبرد را ادامه دهیم، به امید خدا، تا اینکه یا پیروزی رقم خورد، یا پیش از آن به دیدارش بشتابیم.
میبینم که بسیاری از پاسخهای شما درباره فلسطین و آرمان فلسطین است. در آغاز شما روی کشتن کافران و یهودیان تمرکز داشتید و بعد بر این تأکید کردید که آمریکاییها باید از شبهجزیره عرب خارج شوند. حالا تمرکزتان اول روی فلسطین است و دوم شبهجزیره عرب. نظرتان چیست؟
جهاد وظیفهاش آزادی (مسجد)الاقصی و کمک به ضعفا در فلسطین، عراق و لبنان و هر کشور مسلمانی است. تردیدی نیست که رهاسازی شبهجزیره عرب از کفار نیز یک وظیفه است. اما این درست نیست که بگوییم اسامه، فلسطین را اولویت اول قرار میدهد. من سخنرانیهایی داشتهام و در آن مسلمانان را به تحریم اقتصادی آمریکا فراخواندهام. آمریکاییها پول ما را میگیرند و به اسرائیلیها میدهند تا بچههای ما را در فلسطین بکشند. چند سال پیش جبههای تأسیس کردم تحت عنوان جبهه اسلامی برای جهاد علیه یهودیان و صلیبیون. گاهی اوقات عناصر درستی پیدا میکنیم که برای یک آرمان بیش از آرمانی دیگر تلاش کنیم. انتفاضه سال قبل کمک کرد بیشتر به مسئله فلسطین بپردازیم. این فشار بیشتر به بقیه آرمانها کمک میکند. حمله به آمریکا به آرمان فلسطین کمک میکند و بالعکس. تضادی میان این دو نیست، برعکس، به نفع هم کار میکنند.
اجازه بدهید در رابطه با مسیحیان و یهودیان صحبت کنیم. شما فتوایی درباره جهاد علیه مسیحیان و یهودیان صادر کردید. چنانکه میبینیم روحانیون دیگری نیز فتواهایی صادر کردهاند. برخیشان با شما اشتراکنظر دارند و برخی دیگر با آن مخالف هستند و میگویند علیه آموزههای اسلامی است. میپرسند چطور یک یهودی، یک مسیحی یا کاتولیک را به خاطر دینش میکشید؟ میگویند بیانیههای شما با آموزههای روحانیون مسلمان در تضاد است.
فتواهای زیادی در این موارد صادر شده است، مخصوصا در پاکستان. سامی زای در پاکستان مرجع مشهوری در این زمینه است. بهکرات درباره این موضوع نوشته است. همینطور عبدالله بن احکما الشهبی در عربستان سعودی. کتابی میخوانم با عنوان «حقیقت درباره صلیبیان جدید». درباره مجوز نبرد علیه آمریکاییها و اسرائیلیها در فلسطین است و اجازه کشتن و نابودی اقتصاد و داراییهای آن را میدهد.
کشتن شهروندان بیگناه چطور؟
کشتن شهروندان بیگناه، آنچنان که آمریکا و برخی روشنفکران ادعایش را دارند، صحبت خیلی عجیبی است. چه کسی گفته بچههای ما و شهروندان ما بیگناه نیستند و ریختن خونشان عادلانه است؟ اهمیت پایینتری دارد؟ ما وقتی بیگناهان آنها را میکشیم، کل دنیا از غرب تا شرق علیه ما فریاد میزنند، و آمریکا متحدان و عاملان و فرزندان عاملان خود را بسیج میکند. چه کسی گفته خون ِ ما خون نیست، اما مال آنها خون است. چه کسی همچنین اعلامیه را طرح کرده است؟ کیست که برای دههها در کشورهای ما دست به کشتار زده است؟ بیش از یکمیلیون بچه، یکمیلیون بچه در عراق مردند و هنوز دارند میمیرند. چرا فریاد و محکومیتی نمیشنویم، یا حتی کلامی از برای تسلی یا همدردی؟ چطور میلیونها مسلمان کشته میشوند؟ کارشناسان، نویسندهها، پژوهشگران و مبارزان آزادی کجا هستند، کجا هستند آنها که سر سوزنی به این چیزها اعتقاد دارند؟ فقط وقتی غیرنظامیان آمریکایی کشته میشوند واکنش نشان میدهند، و ما هر روز کشته میشویم، کودکان در فلسطین کشته میشوند. باید کتابها را مرور کنیم. ذات بشر باعث میشود بدون آنکه بفهمند در کنار زورمندان قرار بگیرند. وقتی درباره ما حرف میزنند میدانند به آنها واکنش نشان نمیدهیم. قدیمها یکبار پادشاهی عرب یک مرد عرب عادی را میکشد. مردم شروع به حیرت میکنند که چطور شاهان حق دارند به این سادگی آدمها را بکشند. برادر قربانی رفت و به انتقام شاه را کشت. مردم از آن مرد جوان دلسرد شدند و از او پرسیدند: «چطور توانستی پادشاه را به خاطر برادر بکشی؟» مرد پاسخ داد: «برادر من پادشاه من بود.» ما تمام کودکان در فلسطین را پادشاه میدانیم. ما پادشاه کفار، پادشاه صلیبیون و غیرنظامیان کافر را بهتلافی کشتن بچههایمان میکشیم. این در قانون و در عقل مجاز است.
پس میگویید این رفتاری متقابل است. آنها بیگناهان ما را میکشند، ما بیگناهان آنها را میکشیم.
ما بیگناهان آنها را میکشیم و حرف من این است که این در قانون و عقل مجاز است، زیرا آنها که در این زمینه صحبت میکنند از چشمانداز حقوقی حرف میزنند.
موضع آنها چیست؟
اینکه مجاز نیست. آنها از شواهدی حرف میزنند که پیامبر خدا کشتن زنان و کودکان را ممنوع کرده است. این درست است.
سؤال من هم دقیقا همین است.
هرچند این ممنوعیت کشتن کودکان و بیگناهان مطلق نیست. امری مطلق نیست. متون دیگری است که آن را محدود میکند. من موافقم که حضرت محمد (ص) کشتن اطفال و زنان را ممنوع کرده است. این حرف درست است، اما مطلق نیست. گفتاری است مبنی بر اینکه «اگر کفار زنان و کودکان را بهعمد کشتند، چرا به همین شکل با آنها رفتار نکنیم که دیگر این کار را نکنند.» مردانی که خدا پشتشان بود (حملهکنندگان 11 سپتامبر) قصدشان کشتن بچهها نبود، آنها میخواستند قدرتمندترین قدرت نظامی جهان را نابود کنند، به پنتاگون حمله کنند که مقر 64 هزار نیروی است، مرکزی نظامی که قدرت و اطلاعات نظامی در آن مستقر است.
برجهای دوقلو چطور؟
برجها قدرت اقتصادی است و مدرسه بچهها نیست. آنهایی که آنجا بودند، مردانی هستند که از بزرگترین قدرت اقتصادی جهان حمایت میکردند. باید کتابهایشان را مرور کنند. هر کاری بکنند عاقبتش را میبینند. اگر زنان و مردم بیگناه ما را بکشند، ما هم زنان و مردم بیگناهشان را میکشیم، تا آن هنگام که از این کار دست بردارند.
رسانهها و سازمانهای اطلاعاتی میگویند که شما شبکهای عظیم در 40 تا 50 کشور را اداره میکنید. اطلاعاتی هست که میگوید القاعده بسیار قدرتمند و ذینفوذ است و بنیادهای اسلامی و سازمانهای تروریستی را حمایت میکند. القاعده چقدر به اسامه بن لادن متکی است؟
اینها هیچ ربطی به این بنده حقیر، یا به سازمان القاعده ندارد. ما همه بچههای امت اسلام هستیم که رهبرش حضرت محمد (ص) است. یک دین داریم، یک خدا داریم، یک کتاب، یک امت. کتاب ما به ما میآموزد که برادران ایمانی باشیم. تمام مسلمانها برادر هستند. نام القاعده خیلی سال پیش به شکل کاملا تصادفی ثبت شد. مرحوم ابو عبیدا البنشیری کمپهایی برای آموزش مجاهدین علیه تروریسم روس تأسیس کرد. اسم کمپ آموزشی را القاعده گذاشته بودیم (یعنی «پایه»). اسم رویش ماند. ما درباره بیداری یک ملت حرف میزنیم، فرزندان این امت هستیم. ما برادران اسلامی از خاورمیانه، فیلیپین، مالزی، هند و پاکستان تا موریتانی هستیم.
آن مردهایی که خود را در نیویورک و واشینگتن قربانی کردند سخنگویان بیداری امت هستند. آنها وجدان امت هستند که دیدند باید انتقام ظلم را بگیرند. تروریسم (وحشتآفرینی) تماما نفرینشده نیست. تروریسمِ تحسینشده هم وجود دارد. برای مثال یک دزد و جنایتکار از دیدن پلیس به وحشت میافتد. پس باید به پلیس بگوییم تو تروریست هستی؟ خیر. تروریسم پلیس علیه جنایتکاران تروریسم نیکویی است، چراکه از تکرار جرم جنایتکار جلوگیری میکند. آمریکا و اسرائیل تروریسم نکوهششده را اعمال میکند. ما تروریسم نیکو اعمال میکنیم که باعث میشود آنها از کشتن کودکان ما در فلسطین و دیگر نقاط دست بردارند.
برنامه استراتژیک القاعده برای جهان عرب چیست؟ برخی کشورها درباره وقایع جاری موضع گرفتهاند و برخی دیگر از موضع آمریکایی در قبال شما حمایت کردهاند. وزیر کشور سعودی درباره شما، آنچه میگویید، آنچه انجام میدهید و مسیری که در پیش دارید، به مردم هشدار داده است. واکنش شما به مواضع او چیست؟
ما بخشی از یک ملت هستیم. سخت کار میکنیم تا امت را از زیر ظلم برهانیم و آنهایی را که میخواهند کتاب امت و پروردگار امت را بازیچه قرار دهند، متوقف کنیم. من بعضی از چیزهایی که وزیر کشور سعودی گفت را شنیدم که میگفت ما داریم مسلمانان را به افراد بیدین بدل میکنیم. استغفرالله. هدف ما برای اتحاد امت ما در رویارویی با جنگ صلیبی مسیحیان متحد است. این شدیدترین نبرد است. مسلمانان هرگز با چیزی بزرگتر از این روبرو نبودهاند. بوش به زبان خود گفته: جنگ صلیبی. وقتی بوش این را گفته، آنها سعی میکنند این حرف را پنهان کنند، بعد گفت این حرف را نزده است. او گفت: جنگ صلیبی. بوش جهان را به دو بخش تقسیم کرد: یا با ما هستید یا با تروریسم. بوش رهبر است، صلیب را بالا نگه داشته و گام برمیدارد. به خدا قسم هر کس از نقشه بوش پیروی کند از اسلام و کلام پیامبر دست شسته است. اظهر من الشمس است. پیامبر (ص) فرموده است: «مؤمنین از یهودیان و مسیحیان پیروی نمیکنند.» عقلای ما گفتهاند آنکه از دین ناباوران تبعیت میکنند خودشان هم ناباور میشوند. آنها که از جنگ صلیبی بوش علیه مسلمانان پیروی میکنند به خدا پشت کردهاند. آنها که حتی در حد یک کلمه از بوش حمایت کنند سقوط کردهاند.
حتی یک کلمه! اینطوری خیلی از مسلمانان را در این دایره قرار میدهید.
حقیقت و ریشههایش را بشناسید. کتاب خداوند راهنمای ما است، یا اسلام یا کفر؟
کشورهای کوچکی مانند قطر، یا بحرین و کویت که قدرت چندانی ندارند میتوانند معذور باشند؟ وزیر خارجه قطر گفته است:«من توسط ابرقدرتهایی احاطه شدهام که بهسادگی از نقشه محو میکنند. از همین رو است که خودم را متحد آمریکا و دیگران کردهام.»
در بحث اسلام و کشتن مؤمنین، کاری که این افراد میکنند قابل چشمپوشی نیست. اگر امیر قطر به کسی دستور دهد که بچه شما را بکشد و شما از این فرد بپرسید چرا این کار را کردی، خواهد گفت: «ببین تیسیر، تو را خیلی دوست دارم اما ناچار به انجامش شدم.» هیچچیز کمک او به طاغوت برای کشتن بچه شما را توجیه نمیکند. اینطوری خون بچه شما هدر میرود. میگویند کنترل چندانی ندارند. ادعای آنها مبنی بر اینکه ناچار به این کار شدند در اسلام حقانیتی ندارد. اینطوری خون مردم هدر میرود.
درباره اصطلاح «برخورد تمدنها» چه فکر میکنید؟ شما مدام واژه «صلیبیون» و واژههایی از این دست را تکرار میکنید. آیا معنایش این است که شما طرفدار نبرد تمدنها هستید؟
تردید نکنید. کتاب در این باره صریح است. یهودیان و آمریکایی ادعای فراخوان صلح در جهان را دارند. صلحی که به آن فرامیخوانند، افسانه است. فقط مسلمانان را افیونزده میکنند و به مسلخ میبرند. سلاخی هنوز در جریان است. اگر از خودمان دفاع کنیم به ما میگویند تروریست. پیامبر (ص) گفته است: «کار به پایان نمیرسد تا وقتی مسلمانان و یهودیان بجنگند و یهودیان بین درخت و سنگها پنهان شوند و درخت و سنگ به صدا درآیند که ای مسلمین، این یک یهودی است که پشت من پنهان شدهاند. بیایید و او را بکشید.» آنکه مدعی است صلحی پایدار میان ما و یهودیان به وجود خواهد آمد از کفار است. او کتاب و آنچه را در آن است نفی میکند. رهبر قتل عام کفر یاسین، و انور سادات خائن که سرزمین و خون مجاهدین را حراج کرد، هر دو جایزه صلح نوبل دریافت کردند. مقاطع حساسی میآید که کذابین باور میشوند و افراد راستین نه. این وضعیت جهان عرب است با رهبری عالیاش. به مردم دروغ میگویند. هم رهایی و هم پیروزی قریبالوقوع است.
همانطور که گفتید، این جنگی است میان صلیبیون و مسلمانان. راه خروج از این بحران چیست؟
ما در نبردی حساس با یهودیان و حامیان آن، از صهیونیستها تا صلیبیون هستیم. ما در کشتن اسرائیلیها که سرزمین ما را اشغال کردند و بچهها و زنان ما را روز و شب میکشند، لحظهای درنگ نمیکنیم. و هر کسی که در سمت آنان قرار میگیرد، فقط باید آنان را نکوهش کند. ما مورد حمله قرار گرفتیم و وظیفه ما این است که حمله را دفع کنیم. تا زمانی که مسئله یهودیان است پیامبر (ص) اعلام کرده که زیر این اسم و در این سرزمین خواهیم جنگید. آمریکا خودش و مردمش را 53 سال است گه گرفتار کرده. اسرائیل را به رسمیت شناخته است و به شکل مالی از تأسیس آن حمایت کرده است. آمریکا در سال 1973 در زمان نیکسون با نیروی نظامی، تسلیحات و مهمات که از واشینگتن روانه تلآویو بود، از اسرائیل حمایت کرد. این حمایت باعث شد روند تاریخ تغییر کند. وظیفه مسلمانان جنگ است.
آمریکاییها مواضع مضحکی طرح کردهاند. میگویند پیامهای اسامه حاوی کدهایی برای تروریستها است. انگار در دوران ارسال نامه با کبوتر زندگی میکنیم، نه تلفنی است، نه مسافری است و نه اینترنتی و نه ایمیلی. نه ارسال نامه ممکن است و نه نامه اینترنتی. منظورم این است که این چیزها خندهدار است. شعور مردم را دستکم میگیرند. ما سوگند خوردیم تا وقتی ما با امنیت واقعی در فلسطین زندگی نکردیم، آمریکا در امنیت زندگی نکند. واقعیت آمریکا نشان داده شده، اینکه منافع اسرائیل بر منافع مردم خودش ارجح است. آمریکا از این بحران خارج نخواهد شد تا زمانی که از شبهجزیره عرب خارج شود، تا زمانی که از حمایت از اسرائیل دست بردارد. این معادله را هر کودک آمریکایی میفهمد، اما بوش چون عامل اسرائیل است آن را نمیفهمد تا زمانی که شمشیر بر فراز سرش به تهدید در نیاید.
بیماری سیاهزخم که در حال گسترش در جهان است به شما ربط دارد؟
بیماریها مجازاتی از جانب خدا در پاسخ دعای مادران مظلوم در لبنان، عراق و فلسطین است. هیچ دیواری میان دعای مظلوم و خداوند وجود ندارد. این پاسخ خدا به دعای آنها است.
پیامی برای بینندگان الجزیره دارید؟ میدانید که الجزیره اینک به چندین زبان در سراسر جهان پخش میشود.
در این نبرد میان اسلام و صلیبیون، ما به جهاد ادامه خواهیم داد. تا دیدار خداوند و کسب رحمت او به برانگیختن امت ادامه خواهیم داد. هر کشوری که از یهودیان حمایت کند، تنها خودش مقصر است. اگر شیخ سلیمان ابو غیث به طور ویژه از آمریکا و بریتانیا حرف زده است، صرفا مثالی است از اینکه به دیگر کشورها فرصت داده شده تا کتابهایشان را مرور کنند. ژاپن، استرالیا یا آلمان به این جنگ چه کار دارند؟ فقط از کفار و صلیبیون حمایت میکنند. این جنگی است که تکرار میشود. جنگ صلیبی نخست ریچارد (شیردل) را از انگلستان، لویی از فرانش و بارباروس را از آلمان به صحنه آورد. امروز کشورهای صلیبی عجله دارند که بوش صلیب را بالا بگیرد. آنها قاعده صلیب را پذیرفتهاند.
کشورهای عربی با این جنگ صلیبی چه باید بکنند؟ هر کس که از بوش حمایت کند، حتی در حد کلمه، در حکم خیانتی عظیم است. اسمتان را عوض میکنید و به دشمن کمک میکنید تا بچههای ما را بکشد، و به من میگویید داریم مسائل را بین ما و آمریکاییها تسهیل میکنید؟ چه دارید میگویید؟ آنهایی که درباره از دست دادن مردم بیگناه حرف میزنند، هنوز طعم از دست دادن فرزند را نچشیدهاند. نمیدانید چه حسی دارد وقتی برادران ما در فلسطین در وسط خانهشان به همراه خانواده و بچههایشان توسط هلیکوپترهای ارتش شکار میشوند. هر روز زخمیها و مردهها را نشان میدهند، برایشان اشک میریزند اما برای بچه و زنان ما که در فلسطین کشته میشوند، هیچ اشکی جاری نمیشود. نمیترسند که روزی با خودشان همین رفتار شود؟ به مسلمانان میگویم به پیروزی خداوند و جهاد علیه کفار جهان ایمان داشته باشند. کشتن یهودیان و آمریکاییان یکی از بزرگترین وظایف است. این را به خاطر بسپارید: «اگر بخواهند شما را تبعید کنند، نمیتوانند تا وقتی خداوند بخواهد.» وقتی صحبت سر کشتن آمریکاییها است نظر هیچکس را نخواهید، و وعده خود با خداوند و بهترین پیامبران را به خاطر بیاورید. تا وقتی پاکستان در جبهه صلیبیون قرار گیرد، برادران ما در پاکستان و اقدامات آنها حمله به ائتلاف صلیبیون را سرعت خواهند بخشید. هرکس به آمریکاییها کمک کند، حتی کمک پزشکی، به معنای نفی اسلام تلقی خواهد شد. برادران ما در پاکستان باید خیلی سریع و قدرتمند واکنش نشان دهند.