بسیاری ادامهدار شدن انتشار تولیدات نویسندگان پس از مرگشان را چیزی ترسناک میدادند. اما ادامهدار شدن انتشار مجموعه کتابها توسط ناشران کار بسیار معمولی است. مؤلفان اکثر این مجموعهها پس از مرگ نویسندگان هم سایهنویسان هستند. چراکه بسیاری از مجموعهها تبدیل به بِرندهای موفقی برای ناشران شدهاند و حالا حتی با از دست رفتن نویسندهها هم باید ادامه پیدا کنند.
بسیاری از کتابهای پرفروش هم از این دستاند. نویسندگانی مجموعهها را شروع میکنند، اما پس از فوتشان مجموعهها همچنان توسط سایهنویسان ادامه پیدا میکند. رابطه مؤلف با اثر در دوران معاصر بسیار تغییر کرده است. حالا این امکان برای مؤلفان وجود دارد که پس از مرگشان هم آثاری از آنان منتشر شود، و به این واسطه تا مدتها پس از مرگشان هم نامشان روی جلد کتابهای تازه به چاپ رسیده زنده بماند. این امکان با ظهور ایده سایهنویسی برای مؤلفان فراهم شده است.
از نقطهنظر یک طرفدار کاملا طبیعی است که پس از مرگ نویسنده مورد علاقهتان نسبت به کتاب جدیدی که از او منتشر شده است احساسات متناقضی داشته باشید. احتمالا متوجه تغییرات بسیار کوچکی در لحن، دایره لغات و حتی روایت کلی میشوید. در نهایت سایهنویسان نمیتوانند معجزه بکنند یا برای زنده کردن اثر نویسنده خود را بهتمامی از میان بردارند. بعضی از نویسندگان خیلی موافق این شیوه نیستند، اما برای خیلیها هم آنقدر مهم نیست، تا وقتی که داستان هیجانانگیز ادامه پیدا میکند، اینکه دقیقا چه کسی کلمات را نوشته است نباید خیلی هم مهم باشد.
استیگ لارسن و مجموعه هزاره
کتاب چهارم از مجموعه هزاره نوشته لارسن دقیقا یکی از همین موارد است. حالا که قرار است پنجمین کتاب از این مجموعه پس از لارسن منتشر شود، فشار زیادی بر انتشارات است که آیا این کتاب هم به خوبی کتاب «دختری با تتوی اژدها» خواهد بود؟ سایهنویس کتاب چهارم، دیوید لاگرکرانتس است، سایهنویسی که توسط خانواده لارسون برای ادامه مجموعه استخدام شده است. اسم کتاب جدید مجموعه، «دختری گیرافتاده در تار عنکبوت» است و مخاطبان زیادی در انتظار انتشار کتاب هستند که همین شوق و ذوق هم میتواند خوب باشد و هم بد.
اما از طرف دیگر رمان لاگرکرانتس قرار است تا دوباره به جهان داستانی فوقالعادهای که لارسن خلق کرد، زندگی ببخشد. مرگ لارسن نزدیک به یک دهه پیش، پایان ناگهانیای برای مجموعهای که طرفداران بسیاری داشت، بود. مجموعه هزاره آنقدر پتانسیل زیادی برای ادامه دارد که در نهایت انگار چارهای جز ادامه دادن مجموعه نبود. و حالا حتی پس از مرگ نام لارسن در رمان نویسندههای خلاقی مانند لاگرکرانتس زنده خواهد ماند.
یان فلمینگ و جیمز باند
نویسندهها میمیرند اما میراث آنها زنده میماند. حتی مرگ هم نمیتواند جلوی ادامهدار شدن مجموعهها را بگیرد، با اینکه نویسندگان اصلی یک اثر یا خالق یک شخصیت ممکن است از بین برود. مجموعه «جیمز باند» شاهد زنده این ادعاست. مرگ یان فلمینگ در سال ۱۹۶۴ هم نتوانست جلوی کتابهای پرفروش بسیاری را که در آن داستانهای هیجانانگیز جاسوس انگلیسی روایت میشود بگیرد. نویسندگانی همچون ریموند بنسون، ویلیام بوید و جان گاردنر، سایهنویسان تعدادی از کتابهای «جیمز باند» هستند. هواداران این مجموعه و تعداد زیادی از فیلمهایی که بر اساس کتابها ساخته شده است، هیچکدام بدون یان فلمینگ نمیتوانستند وجود داشته باشند. اما تا به امروز چهل کتاب از داستانهای باند پس از مرگ فلمینگ منتشر شده است.
رابرت لودلوم و جیسون بورن
اگرچه این مجموعه به سرعتِ جیمز باند به شهرت نرسید، اما مجموعه جیسون بورن هم سرنوشتی مشابه مجموعه باند داشت. نویسنده مجموعه بیست سال پیش فوت کرد. اما زندگی شخصیت محبوبی که خلق کرد پس از او هم ادامه داشت. اریک ون لاستبدر، سایهنویس اولین کتاب پس از مرگ لودلوم بود. شواهدی وجود دارد که لودلوم در زمان حیاتش هم قصد داشته تا ادامه مجموعه را به دست سایهنویسان بسپارد. اما این اتفاق پس از مرگ او افتاد.
بسیاری سایهنویسی اثر ادبی را نقد میکنند، اما اگر از دیدگان مؤلفی که فوت شده است به سایهنویسی نگاه کنید، میتواند بسیار حرفه افتخارآمیزی باشد. جایی که سایهنویسان باید از ماندگاری نام خودشان بگذرند تا به نام نویسنده دیگری حیات دوباره ببخشند. اگر سایهنوسان نباشند، هواداران هرگز لذت ادامهدار شدن داستان محبوبشان پس از مرگ مؤلف مجموعه را نخواهند چشید.